Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Мир сегодня с "Юрий Подоляка"
Труха⚡️Україна
Труха⚡️Україна
Николаевский Ванёк
Николаевский Ванёк
انجمن زیرشیروانی avatar
انجمن زیرشیروانی
انجمن زیرشیروانی avatar
انجمن زیرشیروانی
02.05.202518:56
برای استادم نوشتم «شاید ندانید، یا شاید هم بدانید، روزهایی در زندگی‌ام بوده که فقط و فقط به‌خاطر شما به دانشکده آمده‌ام. به‌خاطر کلاستان، احترام و عشقتان و کلماتتان. در میان این هرج‌ومرج و ناانسانی، شما همچنان آن انسانی‌ترین دلیلی بودید که مرا پای کلاس درس کشاند و به من آموخت زندگی را دوست بدارم و زیبا بزیم.» دانشگاه رفتن تازگی‌ها از سخت‌ترین کارهای زندگی‌ام شده. اما گاهی چه آدم‌های عزیزی سر راهمان قرار می‌گیرند. حتی اگر از همه‌جای این خراب‌شده دلایلی ببارد تا قانعم کند در خانه بنشینم و تسلیم شوم، به‌خاطر این استاد عزیزم می‌روم. می‌روم نه چون او آنجاست، چون هنوز می‌شود کسی مثل او بود. کاش من هم بتوانم. روز معلم مبارک.
25.04.202516:44
سی‌صد صفحه مونده. احتمالاً برم قهوه درست کنم و بیدار بمونم تا تموم شه. ☕️
24.04.202507:26
آنتون برمن نظریه‌پرداز مطالعات ترجمه معتقد بوده که عناصر بیگانه در متن ترجمه باید حتماً به همون شکل بیگانه حفظ بشن ولی مترجم‌ها به‌خاطر تمایلات ناخودآگاهشون این عناصر رو توی ترجمه از بین می‌برن و همرنگ فرهنگ مقصد می‌کنن. یه راهکار برای پی بردن به این تمایلات، روانکاوی مترجمه. بله، روانکاوی. (گاهی خودم هم قاطی می‌کنم دقیقاً رشته‌م چیه.)
22.04.202520:22
پس از بدرقهٔ دوستش می‌نشیند پشت میز و دوباره مشغول کتاب خواندن می‌شود. سکوت شب و بعد نیمه‌شب با هیچ صدایی شکسته نمی‌شود، انگار زمان ایستاده و همراه دکتر در کتاب غرق شده است، به نظر می‌رسد جز این کتاب و چراغ و حباب سبزرنگش چیز دیگری در دنیا وجود ندارد.
Reposted from:
شهرزاد avatar
شهرزاد
⭐️
آن کسی که وجدان دارد اگر به‌اشتباه خود پی برد، رنج می‌کشد. این خود بیش از اعمال شاقه برایش مجازات است.
—جنایت و مکافات، فیودور داستایفسکی
25.04.202516:44
رنج و درد لازمهٔ قوهٔ دراکهٔ پهناور و قلب عمیق است.
—جنایت و مکافات، فیودور داستایفسکی
صبح دیرتون به‌خیر.
22.04.202520:21
مثلاً
22.04.202514:23
بیماری من این است که ظرف بیست سال در تمام شهر فقط یک آدم عاقل پیدا کرده‌ام که از قضا او هم دیوانه است.

اتاق شمارهٔ ۶، آنتون چخوف، ترجمهٔ آبتین گلکار
🌳
بعدازظهر به‌خیر.
25.04.202511:53
«زندگی یک بار نصیب من می‌شود و دیگر هرگز برایم وجود نخواهد داشت. من نمی‌خواهم منتظر سعادت عمومی بشوم. می‌خواهم خودم هم زندگی کنم و الا بهتر است اصلاً زنده نباشم.»
Locked 2025
22.04.202520:21
چخوف که می‌خونم گاهی حس می‌کنم زندگی منه که به نوشتار دراومده. هیچ‌چیز به اندازهٔ این آدم‌ها رو عاشق ادبیات نمی‌کنه، اینکه خودشون رو توی کتاب‌ها پیدا کنن.
چخوف هم پیوسته زندگی عادی و روزمره رو تحسین می‌کنه و همین باعث می‌شه کتاب‌هاش در نظر من عادیِ درگیر روزمرگی فوق‌العاده بیاد. کتاب می‌خونم و دائم با خودم می‌گم اِ من!
22.04.202513:26
وقتی انسان متفکر به بلوغ می‌رسد و ذهنش پخته می‌شود، بی‌اختیار خود را در دامی می‌بیند که خلاصی از آن ممکن نیست. در حقیقت او برخلاف میلش به واسطهٔ تصادف‌هایی از نیستی به هستی آمده... برای چه؟ او می‌خواهد از معنا و هدف زندگی‌اش سردربیاورد، ولی به او جوابی نمی‌دهند یا جواب‌های پرت‌وپلا می‌دهند؛ در می‌زند، در را برایش باز نمی‌کنند؛ مرگ به سراغش می‌آید، باز هم برخلاف میلش.

اتاق شمارهٔ ۶، آنتون چخوف، ترجمهٔ آبتین گلکار
15.04.202507:29
And in my thoughts I have bled.
آلبالو.
25.04.202509:39
مردمِ واقعاً بزرگ، به نظر من، باید در دنیا غم را بزرگ احساس کنند.
—جنایت و مکافات، فیودور داستایفسکی
23.04.202506:53
بچه‌ها اگر اسپاتیفای دارید کارهای ایشون رو گوش بدید. واقعاً زیباست. اول از همه Returning to the river رو گوش بدید. ✨

https://open.spotify.com/artist/5kVc4SSLSUR8K0sKLhglWx?si=VPGEtGRTQC-ApbGRvR4RKQ
22.04.202518:48
در این دنیا همه‌چیز پیش‌پاافتاده و بی‌اهمیت است، غیر از جرقه‌های والا و معنوی عقل بشر. عقل فاصلهٔ عظیمی بین حیوان و انسان ایجاد می‌کند، نشانه‌ای است از منشأ الهی دومی، و تا اندازه‌ای جای فناناپذیریِ نداشتهٔ انسان را می‌گیرد. به این ترتیب، عقل تنها منبع موجود برای لذت بردن است. ولی چشم و گوش ما در این دوروبر نشانه‌ای از عقل نمی‌بیند و نمی‌شنود، یعنی ما از لذت محرومیم. البته کتاب داریم، ولی این اصلاً جای مصاحبت و گفت‌وگوی رودررو را نمی‌گیرد. اگر اجازه بفرمایید تشبیه ضعیفی بکنم، می‌شود گفت کتاب‌ها مثل نُت هستند، درحالی‌که گفت‌وگو مثل آواز است.

اتاق شمارهٔ ۶، آنتون چخوف، ترجمهٔ آبتین گلکار
20.04.202511:36
واقعاً زیبا. ♥️
13.04.202518:24
من وقتی مردم دروغ می‌گویند، دوست دارم! دروغ تنها مزیت انسان است بر سایر موجودات. با دروغ به راستی می‌رسی! من از آن جهت انسانم که دروغ می‌گویم. هرگز به حقیقتی نرسیدند بی آنکه چهارده بار یا شاید صد و‌ چهار بار دروغ بگویند و این در نوع خود قابل احترام است. اما خود دروغ را هم تازه نمی‌توانیم با عقل خود بگوییم! به من دروغ بگو، اما دروغ خودت را بگو و آن‌وقت من تو را خواهم بوسید. دروغ را به‌سبک خود گفتن، بهتر از حقیقتی است به‌تقلید از دیگری! در مورد اول تو انسانی و در مورد دوم تو فقط مانند طوطی هستی!
—رازومیخین در جنایت و مکافات
Shown 1 - 24 of 64
Log in to unlock more functionality.