09.05.202505:39
✏️بهمناسبت روز اسناد ملی و میراث مکتوب:
در فقدان تشکیلات صنفی مرتبط با اسناد تاریخی [ص ۴ از ۴]
🔺روز اسناد ملی، فرصتی است برای یادآوری ارزش اسناد تاریخی، نهتنها به عنوان میراث مکتوب گذشته، بلکه در مقام منبع اصلی شناخت هویت فرهنگی و ملی. اما این اسناد، بدون فهرستنویسی منظم و علمی، تنها تکههایی از معنایند که بهسختی قابل رویتاند. فهرستنویسی زنجیرهی اولیهی ارتباط بین زمان معاصر و گذشته است. فقدان یک تشکیلات صنفی مستقل و فعال، نهتنها خود فهرستنویسان را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه فضای پژوهش و دانشآموزی را نیز دچار نقصان میکند. در روز اسناد ملی، باید یادآور شویم که حفظ اسناد، تنها در کاغذ و جعبه نیست. اسناد زمانی زندهاند که بهدقت فهرستنویسی شده باشند، بهدرستی در دسترس باشند و بهسرعت بازیابی شوند. بنابراین، در این روز، فراموش نکنیم که اسناد ملی تنها از کاغذ و جوهر ساخته نشدهاند. آنها از زحمات، دقت و شکیبایی فهرستنویسان حیات یافتهاند؛ کسانی که نیازمند حمایت، احترام و سازماندهیاند. تشکیلات صنفی شاید گامی کوچک ولی مؤثر در این مسیر باشد.
#یادداشت #طاهره_لاسجردی #مراکز_اسناد
@asmaaneh
در فقدان تشکیلات صنفی مرتبط با اسناد تاریخی [ص ۴ از ۴]
🔺روز اسناد ملی، فرصتی است برای یادآوری ارزش اسناد تاریخی، نهتنها به عنوان میراث مکتوب گذشته، بلکه در مقام منبع اصلی شناخت هویت فرهنگی و ملی. اما این اسناد، بدون فهرستنویسی منظم و علمی، تنها تکههایی از معنایند که بهسختی قابل رویتاند. فهرستنویسی زنجیرهی اولیهی ارتباط بین زمان معاصر و گذشته است. فقدان یک تشکیلات صنفی مستقل و فعال، نهتنها خود فهرستنویسان را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه فضای پژوهش و دانشآموزی را نیز دچار نقصان میکند. در روز اسناد ملی، باید یادآور شویم که حفظ اسناد، تنها در کاغذ و جعبه نیست. اسناد زمانی زندهاند که بهدقت فهرستنویسی شده باشند، بهدرستی در دسترس باشند و بهسرعت بازیابی شوند. بنابراین، در این روز، فراموش نکنیم که اسناد ملی تنها از کاغذ و جوهر ساخته نشدهاند. آنها از زحمات، دقت و شکیبایی فهرستنویسان حیات یافتهاند؛ کسانی که نیازمند حمایت، احترام و سازماندهیاند. تشکیلات صنفی شاید گامی کوچک ولی مؤثر در این مسیر باشد.
#یادداشت #طاهره_لاسجردی #مراکز_اسناد
@asmaaneh
08.05.202511:51
✏️دفترهای ششگانهی تصاویرِ ایران از دیولافواها؛ عکسهایی از میانهی عصر ناصری
سیاوش گلمحمدی
ژان[۱] و مارسل دیولافوا[۲]، در فوریهی ۱۸۸۱م / ربیعالاول ۱۲۹۸ق، سفری یکساله به غرب آسیا را آغاز کردند. آنها مارسی فرانسه را ترک گفتند و پس از توقف در آتن و استانبول، از طریق زمین به ارمنستان، سپس به ایران، در زمانهی سلطنت ناصرالدین شاه، و در نهایت به عراق امروزی، بخشی از قلمروی امپراتوری عثمانی، رسیدند.
مارسل، مهندس عمرانی که به باستانشناسی گرویده بود، در پی بررسی بقایای آثار باستانی منطقه برآمد. سه محوطهی اصلی مورد بررسی او پرسپولیس، بابل (در عراق) و شوش بودند. سه سال بعد، دیولافواها دوباره به شوش آمدند و این بار در قالب مأموریتی رسمی از سوی وزارت هنرهای زیبای فرانسه[۳]، تپههای آنجا را حفاری کردند. ژان خاطرات این دو سفر را نوشت؛ «ایران، کلده و شوش» (۱۸۸۷م) [۴] و «خاطرات کاوش های باستان شناسی شوش ۱۸۸۴-۱۸۸۶» (۱۸۸۸م) [۵]؛ که هر دو به فارسی ترجمه شدهاند.
پس از درگذشت دیولافواها در سال ۱۹۲۰م، اسناد آنها به بنیاد ملی فرانسه[۶] اهدا شد و در حال حاضر این اسناد در کتابخانهی آنجا در دسترس است [۷]. اما تصاویر آنها مسیر دیگری را پیمود و در آغاز گمان برده میشد که گم شدهاند. در اکتبر ۱۹۲۰، هشت ماه پس از فوت مارسل دیولافوا، کتابخانهی بنیاد ملی تاریخ هنر فرانسه (INHA)[۸] به ده آلبوم عکسِ این زوج دست یافت که احتمالاً بهدست ژان گرد آمده بودند. علاوه بر عکسهای فرانسه، اسپانیا، پرتغال و مکزیک، این مجموعه شامل دفاتر ششگانهای با عنوان «ایران» است که ۹۰۲ قطعه عکس از مناطقی از غرب آسیا و عمدتا ایران دارد.
این تصاویر، اکنون فهرست دقیقی دارند اما فهرستنویسی آنها دشوار بود. شناسایی عکسها عمدتاً بر اساس فهرستهای جزئی و در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ م، به منظور امانت در نمایشگاه «چه کسی از زنان عکاس میترسد؟ «۱۸۳۹-۱۹۱۹»[۹] تهیه شد. تنها حدود ده مورد از این تصاویر متن داشت و بخش بزرگی از آنها به کمک توضیحاتی که اغلب به صورت خطی در فوتوگراوور آثار ژان آمده بود، شناسایی شدند. خواندن روزنوشتهای او نیز به شناسایی صحنه و بناهای عکاسی شده کمک کرد. ترتیب چاپها عموماً پیرو زمانبندی سفرها بود که با خواندن دقیق سفرنامهها، تاریخِ سال و ماه عکسبرداریها روشن شد و گاه روزِ ثبت آنها نیز به دست آمد.
بیشتر عکسها توسط ژان دیولافوا گرفته شده است و احتمالاً تنها در مواردی محدود عکسها را مارسل برداشته است. در میان عکاسان، دیگرانی نیز حضور دارند. چارلز بابن[۱۰] و فردریک هوسه[۱۱]، دستیاران جوان دیولافواها، حدود چهل عکس از حفاریهای شوش گرفتهاند. همچنین ۹۶ عکس از مأموریت لوئیس لاپیک[۱۲] (پزشک و مردمشناس) در خلیج فارس به چشم میخورد که اصل آنها اکنون در موزه کوآ برانلی-ژاک شیراک[۱۳] نگهداری میشود.
مجموعهی تصاویر دیولافواها در سال ۲۰۲۱ توسط کتابخانهی مؤسسهی ملی تاریخ هنر فرانسه اسکن شد و به همراه فهرستی انگلیسی و فرانسوی در دسترس عموم قرار گرفت. [۱۴]
🔸برای مطالعهی ادامهی یادداشت به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://telegra.ph/%D8
#یادداشت #سیاوش_گلمحمدی
@asmaaneh
سیاوش گلمحمدی
ژان[۱] و مارسل دیولافوا[۲]، در فوریهی ۱۸۸۱م / ربیعالاول ۱۲۹۸ق، سفری یکساله به غرب آسیا را آغاز کردند. آنها مارسی فرانسه را ترک گفتند و پس از توقف در آتن و استانبول، از طریق زمین به ارمنستان، سپس به ایران، در زمانهی سلطنت ناصرالدین شاه، و در نهایت به عراق امروزی، بخشی از قلمروی امپراتوری عثمانی، رسیدند.
مارسل، مهندس عمرانی که به باستانشناسی گرویده بود، در پی بررسی بقایای آثار باستانی منطقه برآمد. سه محوطهی اصلی مورد بررسی او پرسپولیس، بابل (در عراق) و شوش بودند. سه سال بعد، دیولافواها دوباره به شوش آمدند و این بار در قالب مأموریتی رسمی از سوی وزارت هنرهای زیبای فرانسه[۳]، تپههای آنجا را حفاری کردند. ژان خاطرات این دو سفر را نوشت؛ «ایران، کلده و شوش» (۱۸۸۷م) [۴] و «خاطرات کاوش های باستان شناسی شوش ۱۸۸۴-۱۸۸۶» (۱۸۸۸م) [۵]؛ که هر دو به فارسی ترجمه شدهاند.
پس از درگذشت دیولافواها در سال ۱۹۲۰م، اسناد آنها به بنیاد ملی فرانسه[۶] اهدا شد و در حال حاضر این اسناد در کتابخانهی آنجا در دسترس است [۷]. اما تصاویر آنها مسیر دیگری را پیمود و در آغاز گمان برده میشد که گم شدهاند. در اکتبر ۱۹۲۰، هشت ماه پس از فوت مارسل دیولافوا، کتابخانهی بنیاد ملی تاریخ هنر فرانسه (INHA)[۸] به ده آلبوم عکسِ این زوج دست یافت که احتمالاً بهدست ژان گرد آمده بودند. علاوه بر عکسهای فرانسه، اسپانیا، پرتغال و مکزیک، این مجموعه شامل دفاتر ششگانهای با عنوان «ایران» است که ۹۰۲ قطعه عکس از مناطقی از غرب آسیا و عمدتا ایران دارد.
این تصاویر، اکنون فهرست دقیقی دارند اما فهرستنویسی آنها دشوار بود. شناسایی عکسها عمدتاً بر اساس فهرستهای جزئی و در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ م، به منظور امانت در نمایشگاه «چه کسی از زنان عکاس میترسد؟ «۱۸۳۹-۱۹۱۹»[۹] تهیه شد. تنها حدود ده مورد از این تصاویر متن داشت و بخش بزرگی از آنها به کمک توضیحاتی که اغلب به صورت خطی در فوتوگراوور آثار ژان آمده بود، شناسایی شدند. خواندن روزنوشتهای او نیز به شناسایی صحنه و بناهای عکاسی شده کمک کرد. ترتیب چاپها عموماً پیرو زمانبندی سفرها بود که با خواندن دقیق سفرنامهها، تاریخِ سال و ماه عکسبرداریها روشن شد و گاه روزِ ثبت آنها نیز به دست آمد.
بیشتر عکسها توسط ژان دیولافوا گرفته شده است و احتمالاً تنها در مواردی محدود عکسها را مارسل برداشته است. در میان عکاسان، دیگرانی نیز حضور دارند. چارلز بابن[۱۰] و فردریک هوسه[۱۱]، دستیاران جوان دیولافواها، حدود چهل عکس از حفاریهای شوش گرفتهاند. همچنین ۹۶ عکس از مأموریت لوئیس لاپیک[۱۲] (پزشک و مردمشناس) در خلیج فارس به چشم میخورد که اصل آنها اکنون در موزه کوآ برانلی-ژاک شیراک[۱۳] نگهداری میشود.
مجموعهی تصاویر دیولافواها در سال ۲۰۲۱ توسط کتابخانهی مؤسسهی ملی تاریخ هنر فرانسه اسکن شد و به همراه فهرستی انگلیسی و فرانسوی در دسترس عموم قرار گرفت. [۱۴]
🔸برای مطالعهی ادامهی یادداشت به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://telegra.ph/%D8
#یادداشت #سیاوش_گلمحمدی
@asmaaneh
06.05.202511:36
🎙 پای درس استاد پیرنیا: پیمون در خانههای کوچک
ستاره صابرینژاد
#پیرنیا #ستاره_صابرینژاد #صداهای_آسمانه
@asmaaneh
ستاره صابرینژاد
#پیرنیا #ستاره_صابرینژاد #صداهای_آسمانه
@asmaaneh
29.04.202504:31
📢مؤسسهی تاریخ هنر Kunsthistorisches فلورانس برگزار میکند:
کارگاه «مادیت زیارت در جهان اسلام متقدم»
🔸تاریخ برگزاری: ۲۷-۲۹ اکتبر ۲۰۲۵ | ۵ - ۷ آبان ۱۴۰۴
🔸محل برگزاری: فلورانس، مؤسسهی تاریخ هنر Kunsthistorisches
🔸مهلت ارسال مدارک لازم جهت ثبت نام در کارگاه: ۱۸ مه ۲۰۲۵ | ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
The Materiality of Ziyāra in the Early Islamic World
Marking graves, building tombs, and performing funeral rites are disapproved of—or outright forbidden—by certain segments of Islamic law, with the strictest interpretations labelling these practices as anti-Islamic innovations (bidaʿ). Various prophetic ḥadīths in the canonical collections of the 3rd/9th century categorically prohibit plastering (tajṣīṣ), constructing (bināʾ), and inscribing (kitāba) on graves and firmly oppose visiting, praying at, or even sitting near them. The effects of this radically prohibitive stance have persisted in modern times as manifested in the systematic destruction of tombs and mausolea by the Wahhabis in Saudi Arabia.
This notwithstanding, a substantial body of material and textual evidence attests to precisely the opposite: namely, that by at least the 3rd/9th and 4th/10th centuries, marking, constructing, and visiting tombs was already firmly established as one of the most distinctive features of Islamic culture and practice. As Oleg Grabar notes, "one of the most characteristic buildings of Islamic architecture is, without doubt, the monumental tomb"—a phenomenon suggesting the pre-existence of a cultural and ritual dimension in early Islam centred around ziyāra, the visitation of holy places associated with revered figures and their legends. This challenges the common notion that a prohibitive Islamic orthodoxy concerning burials and commemoration was followed by a deviant innovation in the 3rd/9th-4th/10th centuries. Instead, it suggests that commemorative practices and prohibitive stances both emerged at an early stage, as coexisting and interdependent phenomena.
🔸برای کسب اطلاعات بیشتر به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://networks.h-net.org/group/announcements/20066854/cfp-workshop-materiality-ziyara-early-islamic-world-kunsthistorisches
#خبر
@asmaaneh
کارگاه «مادیت زیارت در جهان اسلام متقدم»
🔸تاریخ برگزاری: ۲۷-۲۹ اکتبر ۲۰۲۵ | ۵ - ۷ آبان ۱۴۰۴
🔸محل برگزاری: فلورانس، مؤسسهی تاریخ هنر Kunsthistorisches
🔸مهلت ارسال مدارک لازم جهت ثبت نام در کارگاه: ۱۸ مه ۲۰۲۵ | ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴
The Materiality of Ziyāra in the Early Islamic World
Marking graves, building tombs, and performing funeral rites are disapproved of—or outright forbidden—by certain segments of Islamic law, with the strictest interpretations labelling these practices as anti-Islamic innovations (bidaʿ). Various prophetic ḥadīths in the canonical collections of the 3rd/9th century categorically prohibit plastering (tajṣīṣ), constructing (bināʾ), and inscribing (kitāba) on graves and firmly oppose visiting, praying at, or even sitting near them. The effects of this radically prohibitive stance have persisted in modern times as manifested in the systematic destruction of tombs and mausolea by the Wahhabis in Saudi Arabia.
This notwithstanding, a substantial body of material and textual evidence attests to precisely the opposite: namely, that by at least the 3rd/9th and 4th/10th centuries, marking, constructing, and visiting tombs was already firmly established as one of the most distinctive features of Islamic culture and practice. As Oleg Grabar notes, "one of the most characteristic buildings of Islamic architecture is, without doubt, the monumental tomb"—a phenomenon suggesting the pre-existence of a cultural and ritual dimension in early Islam centred around ziyāra, the visitation of holy places associated with revered figures and their legends. This challenges the common notion that a prohibitive Islamic orthodoxy concerning burials and commemoration was followed by a deviant innovation in the 3rd/9th-4th/10th centuries. Instead, it suggests that commemorative practices and prohibitive stances both emerged at an early stage, as coexisting and interdependent phenomena.
🔸برای کسب اطلاعات بیشتر به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://networks.h-net.org/group/announcements/20066854/cfp-workshop-materiality-ziyara-early-islamic-world-kunsthistorisches
#خبر
@asmaaneh
20.04.202514:10
📢آکادمی ایرا تقدیم میکند: نشست فضا، معماری و امر اجتماعی
🔸زمان: ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۱۵ الی ۱۸
🔸مدرسان: عباس کاظمی(جامعهشناس) و شادی عزیزی (معمار)
🔸برای کسب اطلاعات بیشتر با شمارهی تماس درجشده در پوستر تماس بگیرید.
#خبر
@asmaaneh
🔸زمان: ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۱۵ الی ۱۸
🔸مدرسان: عباس کاظمی(جامعهشناس) و شادی عزیزی (معمار)
🔸برای کسب اطلاعات بیشتر با شمارهی تماس درجشده در پوستر تماس بگیرید.
#خبر
@asmaaneh


19.04.202506:06
📝واژهی هفته: hut
🔸برگرفته از مصوبات کارگروه واژهگزینی نوروزگان
hut 1
▫️ کومه
ـ تعریف: کلبهای کوچک برای سکونت، معمولاً ساده و ساخته از مواد طبیعیای مانند چوب و سنگ و نی
ـ مثال کاربرد واژه در جمله: کپر کومهای است ساخته از نی و بوریا و چوب و مانند اینها.
hut 2
▫️ سرپناه
- تعریف: بنایی ساده و ساخته از مواد خام و ابتدایی برای پناه گرفتن و سکونت موقت یا دائم
- مثال کاربرد واژه در جمله: تا هنگام اتمام عملیات بازسازی خانهها، سرپناههایی برای سکونت زلزلهزدگان ساختهاند.
🔸برای اطلاعات بیشتر و مشاهدهی روابط زبانی این واژه به پیوند زیر در واژگار مراجعه کنید:
https://vazhgar.com/lexicon/word/8588
#واژه_هفته #واژگار #نوروزگان
@asmaaneh
🔸برگرفته از مصوبات کارگروه واژهگزینی نوروزگان
hut 1
▫️ کومه
ـ تعریف: کلبهای کوچک برای سکونت، معمولاً ساده و ساخته از مواد طبیعیای مانند چوب و سنگ و نی
ـ مثال کاربرد واژه در جمله: کپر کومهای است ساخته از نی و بوریا و چوب و مانند اینها.
hut 2
▫️ سرپناه
- تعریف: بنایی ساده و ساخته از مواد خام و ابتدایی برای پناه گرفتن و سکونت موقت یا دائم
- مثال کاربرد واژه در جمله: تا هنگام اتمام عملیات بازسازی خانهها، سرپناههایی برای سکونت زلزلهزدگان ساختهاند.
🔸برای اطلاعات بیشتر و مشاهدهی روابط زبانی این واژه به پیوند زیر در واژگار مراجعه کنید:
https://vazhgar.com/lexicon/word/8588
#واژه_هفته #واژگار #نوروزگان
@asmaaneh
09.05.202505:38
✏️بهمناسبت روز اسناد ملی و میراث مکتوب:
در فقدان تشکیلات صنفی مرتبط با اسناد تاریخی [ص ۳ از ۴]
🔺هماکنون و در نبود چنین سامان و سازمانی نه تنها دستاندرکاران آرشیوها بلکه محققان و پژوهشگران نیز با موانعی مواجهاند. جستوجوی اسناد اغلب با مشکلات متعددی پیش میرود که ریشهی بسیاری از آنها در کاستیهای فهرستنویسی است: فقدان فهرستی منسجم برای اسناد، نقص یا نادرستی فهرستهای موجود، استاندارد نبودن نحوهی ثبت و ضبط اطلاعات و نیز دسترس نداشتن به برخی اسناد فهرستبندیشده. همهی اینها، موانعی جدی بر سر راه پژوهش است. در بسیاری از موارد، محققان مجبورند ساعتها وقت بگذارند تا صرفاً چند سند مرتبط با موضوع خود را بیابند.گاهی ممکن است اطلاعات نادرست، بازیابی مدارک مورد نیاز را مختل یا غیرممکن کند. در مواردی، فهرستهای نامناسب محققان را از دسترسی به منابع مهم منصرف کرده است. این وضعیت نهتنها به حق محققان در دسترسی به اطلاعات درست و دقیق لطمه میزند، بلکه کیفیت کلی پژوهشهای تاریخی را نیز کاهش میدهد؛ پیامدی که در نهایت، جامعهی علمی و پژوهشی تلخی آن را میچشد.
راه حل مشکلات یادشده ساده و آسان نیست. گام اول آن شناخت این واقعیت است که فهرستنویسی و آرشیوداری یک حرفهی تخصصی است و فهرستنویسان در آرشیوها، نه کارمندان خدماتی، بلکه کارشناسانی هستند که نقش کلیدی در حفظ و تفسیر تاریخ دارند. تأسیس تشکیلات صنفی با اهدافی مشخص میتواند نقطهی شروع یک تحول باشد. این امر نیازمند اتخاذ تدابیری هوشمندانه و فراهم آوردن ملزوماتی پرشمار است. پیش از هر چیز، لازم است عقلا و بزرگان و پیشکسوتان در حوزههای گوناگون سندپردازی و سندپژوهی اعم از فهرستنویسان، آرشیوداران، آموزگاران سندشناسی و سندپژوهی و در نهایت سندپژوهان زبده و کارآزموده به این امر متمایل و راغب باشند. بدون حضور و علاقهی آنها این کار شدنی نیست. پس از آن، بحث بر سر چگونگی تشکیل مرجعی در مقام انجمن صنفی است. حتی هماکنون هم دقیق نمیتوانم بگویم که چنین انجمنی چه نامی میتواند داشته باشد: «انجمن صنفی فهرستنویسان و آرشیونگاران»، «انجمن صنفی فهرستنویسان و سندپژوهان»، «انجمن صنفی سندپردازان و سندپژوهان»، «انجمن صنفی سندیاران» ... . گامهای بعدی شاید تدوین اساسنامه و تعریف ساختار اجرایی و در نهایت فراخوان عضوگیری باشد. به هر روی، منظور از تشکیل چنین نهادی تأمین اهدافی از قبیل تعیین معیارهای ورود و ارتقای شغلی، برگزاری دورههای آموزشی و تخصصی، تأسیس کمیتههای نظارت بر کیفیت فهرستنویسی و ایجاد فضایی برای تبادل نظر و تقویت بنیانهای نظری و عملی مرتبط با اسناد تاریخی است.
تحقق این امر نهتنها به فهرستنویسان کمک میکند تا احساس امنیت و اعتبار کنند؛ بلکه به محققان و دانشجویان نیز اطمینان میدهد که منابع اسنادی باکیفیتی درخور در دسترس آنها قرار میگیرد. یکی از نقشهای مهم و مغفول تشکلات صنفی، فرصتی است که برای نقد علمی، بازبینی، اصلاح و پیشگیری از اشتباهات فراهم میکند. فهرستنویسی نیازمند اتخاذ تصمیمهای تفسیری است؛ از انتخاب عنوان مناسب برای یک سند، تا توصیف محتوا، توصیفگرها و حتی تاریخبندی. در غیاب یک سازوکار نظارتی و اصلاحی، این تصمیمها بدون بررسی میماند و ممکن است به اشتباهاتی منجر شود که تصحیح آنها دشوار یا حتی غیرممکن باشد. این اشتباهات، در نهایت، به تحقیقات دانشگاهی، مقالات علمی و کتابهای تاریخی راه مییابد و به «خطاهای جمعی» تبدیل میشود. وجود تشکیلات صنفی میتواند اشتباهات را شناسایی و تصحیح کند؛ بستری برای تعیین استانداردهای مناسب فراهم آورد؛ جلسات نقد و گفتوگو میان فهرستنویسان و سندپژوهان را برگزار کند؛ یا مانند یک کانون تعاملی هم پایگاهی باشدکه فهرستنویسان بتوانند مسائل خود را در آن حلوفصل کنند و هم مرکزی باشد که محققان بتوانند نقدها، نظرها و انتظاراتشان را به اشتراک بگذارند. این نوع ارتباط دوسویه، نهتنها کیفیت فعالیت آرشیوها را افزایش میدهد؛ بلکه اعتماد متقابل بین دو گروه از سندپردازان را نیز تقویت میکند.🔻
#یادداشت #طاهره_لاسجردی #مراکز_اسناد
@asmaaneh
در فقدان تشکیلات صنفی مرتبط با اسناد تاریخی [ص ۳ از ۴]
🔺هماکنون و در نبود چنین سامان و سازمانی نه تنها دستاندرکاران آرشیوها بلکه محققان و پژوهشگران نیز با موانعی مواجهاند. جستوجوی اسناد اغلب با مشکلات متعددی پیش میرود که ریشهی بسیاری از آنها در کاستیهای فهرستنویسی است: فقدان فهرستی منسجم برای اسناد، نقص یا نادرستی فهرستهای موجود، استاندارد نبودن نحوهی ثبت و ضبط اطلاعات و نیز دسترس نداشتن به برخی اسناد فهرستبندیشده. همهی اینها، موانعی جدی بر سر راه پژوهش است. در بسیاری از موارد، محققان مجبورند ساعتها وقت بگذارند تا صرفاً چند سند مرتبط با موضوع خود را بیابند.گاهی ممکن است اطلاعات نادرست، بازیابی مدارک مورد نیاز را مختل یا غیرممکن کند. در مواردی، فهرستهای نامناسب محققان را از دسترسی به منابع مهم منصرف کرده است. این وضعیت نهتنها به حق محققان در دسترسی به اطلاعات درست و دقیق لطمه میزند، بلکه کیفیت کلی پژوهشهای تاریخی را نیز کاهش میدهد؛ پیامدی که در نهایت، جامعهی علمی و پژوهشی تلخی آن را میچشد.
راه حل مشکلات یادشده ساده و آسان نیست. گام اول آن شناخت این واقعیت است که فهرستنویسی و آرشیوداری یک حرفهی تخصصی است و فهرستنویسان در آرشیوها، نه کارمندان خدماتی، بلکه کارشناسانی هستند که نقش کلیدی در حفظ و تفسیر تاریخ دارند. تأسیس تشکیلات صنفی با اهدافی مشخص میتواند نقطهی شروع یک تحول باشد. این امر نیازمند اتخاذ تدابیری هوشمندانه و فراهم آوردن ملزوماتی پرشمار است. پیش از هر چیز، لازم است عقلا و بزرگان و پیشکسوتان در حوزههای گوناگون سندپردازی و سندپژوهی اعم از فهرستنویسان، آرشیوداران، آموزگاران سندشناسی و سندپژوهی و در نهایت سندپژوهان زبده و کارآزموده به این امر متمایل و راغب باشند. بدون حضور و علاقهی آنها این کار شدنی نیست. پس از آن، بحث بر سر چگونگی تشکیل مرجعی در مقام انجمن صنفی است. حتی هماکنون هم دقیق نمیتوانم بگویم که چنین انجمنی چه نامی میتواند داشته باشد: «انجمن صنفی فهرستنویسان و آرشیونگاران»، «انجمن صنفی فهرستنویسان و سندپژوهان»، «انجمن صنفی سندپردازان و سندپژوهان»، «انجمن صنفی سندیاران» ... . گامهای بعدی شاید تدوین اساسنامه و تعریف ساختار اجرایی و در نهایت فراخوان عضوگیری باشد. به هر روی، منظور از تشکیل چنین نهادی تأمین اهدافی از قبیل تعیین معیارهای ورود و ارتقای شغلی، برگزاری دورههای آموزشی و تخصصی، تأسیس کمیتههای نظارت بر کیفیت فهرستنویسی و ایجاد فضایی برای تبادل نظر و تقویت بنیانهای نظری و عملی مرتبط با اسناد تاریخی است.
تحقق این امر نهتنها به فهرستنویسان کمک میکند تا احساس امنیت و اعتبار کنند؛ بلکه به محققان و دانشجویان نیز اطمینان میدهد که منابع اسنادی باکیفیتی درخور در دسترس آنها قرار میگیرد. یکی از نقشهای مهم و مغفول تشکلات صنفی، فرصتی است که برای نقد علمی، بازبینی، اصلاح و پیشگیری از اشتباهات فراهم میکند. فهرستنویسی نیازمند اتخاذ تصمیمهای تفسیری است؛ از انتخاب عنوان مناسب برای یک سند، تا توصیف محتوا، توصیفگرها و حتی تاریخبندی. در غیاب یک سازوکار نظارتی و اصلاحی، این تصمیمها بدون بررسی میماند و ممکن است به اشتباهاتی منجر شود که تصحیح آنها دشوار یا حتی غیرممکن باشد. این اشتباهات، در نهایت، به تحقیقات دانشگاهی، مقالات علمی و کتابهای تاریخی راه مییابد و به «خطاهای جمعی» تبدیل میشود. وجود تشکیلات صنفی میتواند اشتباهات را شناسایی و تصحیح کند؛ بستری برای تعیین استانداردهای مناسب فراهم آورد؛ جلسات نقد و گفتوگو میان فهرستنویسان و سندپژوهان را برگزار کند؛ یا مانند یک کانون تعاملی هم پایگاهی باشدکه فهرستنویسان بتوانند مسائل خود را در آن حلوفصل کنند و هم مرکزی باشد که محققان بتوانند نقدها، نظرها و انتظاراتشان را به اشتراک بگذارند. این نوع ارتباط دوسویه، نهتنها کیفیت فعالیت آرشیوها را افزایش میدهد؛ بلکه اعتماد متقابل بین دو گروه از سندپردازان را نیز تقویت میکند.🔻
#یادداشت #طاهره_لاسجردی #مراکز_اسناد
@asmaaneh
07.05.202512:14
📚پرسشهای معماری: گفتوگوهایی دربارهی تاریخ، تئوری و نقد معماری
قسمت دوم:
منظور از معماری چیست؟ - بخش اول (نسخهی مکتوب)
#نوروزگان #مهرداد_قیومی #پرسشهای_معماری
@asmaaneh
قسمت دوم:
منظور از معماری چیست؟ - بخش اول (نسخهی مکتوب)
#نوروزگان #مهرداد_قیومی #پرسشهای_معماری
@asmaaneh


06.05.202505:27
📢انجمن علمی معماری دانشگاه شهید بهشتی برگزار میکند:
لوکوربوزیه: آغاز
سفرنامهی لشو دو فوند، زادگاه لوکوربوزیه
🔸به روایت یحیی سپهری
و میزبانی ایرج معینی
🔸با گفتاری از پروفسور ژاک گوبلر، استاد تاریخ هنر دانشگاه EPFL سوئیس
🔹زمان: شنبه، ۲۰ اردیبهشتماه ۱۴۰۴، ساعت ۱۳ تا ۱۴:۳۰
🔹مکان: دانشگاه شهید بهشتی، دانشکدهی معماری و شهرسازی، سالن دفاع (آکواریوم)
#خبر
@asmaaneh
لوکوربوزیه: آغاز
سفرنامهی لشو دو فوند، زادگاه لوکوربوزیه
🔸به روایت یحیی سپهری
و میزبانی ایرج معینی
🔸با گفتاری از پروفسور ژاک گوبلر، استاد تاریخ هنر دانشگاه EPFL سوئیس
🔹زمان: شنبه، ۲۰ اردیبهشتماه ۱۴۰۴، ساعت ۱۳ تا ۱۴:۳۰
🔹مکان: دانشگاه شهید بهشتی، دانشکدهی معماری و شهرسازی، سالن دفاع (آکواریوم)
#خبر
@asmaaneh


27.04.202515:42
📝واژهی هفته: dogtrot
🔸برگرفته از مصوبات کارگروه واژهگزینی نوروزگان
▪️dogtrot
▫️بادرو
ـ تعریف:
در معماری عامیانهی امریکا، فضایی نیمهباز در بین دو قسمت بستهی خانه که گویی از حذف دیوارهای خانه در آن قسمت حاصل شده است و فضای بازِ دو جانب خانه را به هم متصل میکند و بر هر دو مشرف است.
ـ مثال کاربرد واژه در جمله:
در خانههای عامیانهی امریکا، خانه سه قسمت دارد که همه در زیر سقفی واحد قرار میگیرند: دو اتاق در طرفین و بادرویی در بین آنها.
🔸برای اطلاعات بیشتر و مشاهدهی روابط زبانی این واژه به پیوند زیر در واژگار مراجعه کنید:
https://vazhgar.com/lexicon/word/13404
#واژه_هفته #واژگار #نوروزگان
@asmaaneh
🔸برگرفته از مصوبات کارگروه واژهگزینی نوروزگان
▪️dogtrot
▫️بادرو
ـ تعریف:
در معماری عامیانهی امریکا، فضایی نیمهباز در بین دو قسمت بستهی خانه که گویی از حذف دیوارهای خانه در آن قسمت حاصل شده است و فضای بازِ دو جانب خانه را به هم متصل میکند و بر هر دو مشرف است.
ـ مثال کاربرد واژه در جمله:
در خانههای عامیانهی امریکا، خانه سه قسمت دارد که همه در زیر سقفی واحد قرار میگیرند: دو اتاق در طرفین و بادرویی در بین آنها.
🔸برای اطلاعات بیشتر و مشاهدهی روابط زبانی این واژه به پیوند زیر در واژگار مراجعه کنید:
https://vazhgar.com/lexicon/word/13404
#واژه_هفته #واژگار #نوروزگان
@asmaaneh
20.04.202507:01
🖋مقالهی تازه: «از بازار تا خیابان»
فربد افشار بکشلو، بابک اکبری
From Bazaar to Street: Investigating the dynamic of Tehran’s urban growth in the pre-modern and early modern times
در پیشینهی پژوهشهای نحو فضا (Space Syntax)، کریمی (۲۰۰۰) گذار از شهر تاریخی به شهر مدرن را در قالب یک مرحله شناسایی کرده است. در این تعریف، بخشهایی از شهر قدیم، از جمله مراکز تاریخی آن، برای احداث خیابانهای جدید تخریب میشوند، حیات شهری در مرکز شهر قدیم (بازار) افول کرده و مرکزی جدید، در بیرون از محدودهی شهر قدیم، شکل میگیرد. اما، این روایت غالب را میتوان با تأملی عمیقتر بر توسعهی شهر تهران، در جریان گذارش از یک شهر تاریخی به شهری مدرن در قرن گذشته، به چالش کشید و مورد بازخوانی قرار داد؛ گذاری که نشاندهندهی نقشهای متفاوت بازار و خیابان در ساختار شهر تهران در خلال توسعهی این شهر، از اواخر قرن نوزدهم تا میانهی قرن بیستم، است. بدین منظور، در این پژوهش از آنالیز سگمنت (Segment Analysis) و سنجههای آن (انتخاب و همپیوندی) استفاده شده است تا الگوی توسعهی شهر تهران و سازمان فضایی آن در گذار از شهر تاریخی به شهر مدرن مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. این گذار در سه مرحله مورد مطالعه قرار گرفته است: ۱) تهران تاریخی در میانهی قرن نوزدهم (۱۸۵۸م. [نقشهی کرشیش، ۱۲۳۷ه.ش])؛ ۲) تهران پس از نخستین مرحلهی توسعهی شهری در اواخر قرن نوزدهم (۱۸۹۱م. [نقشهی عبدالغفار، ۱۲۷۰ ه.ش])؛ و ۳) تهران مدرن پس از دومین مرحلهی توسعهی شهری در دهههای ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰میلادی (۱۹۴۸م. [نقشهی ستاد ارتش، ۱۳۲۸ه.ش]). بر اساس یافتهها، این پژوهش استدلال میکند که نقش بازار در ساختار تهران، در نخستین مرحلهی توسعهی شهری در قرن نوزدهم حفظ شده بود؛ اما این نقش در پی دومین مرحلهی توسعهی شهری بر پایهی اصول شهرسازی مدرن، کمرنگ شده است.
◽️مشخصات مقاله:
Afshar Bakeshloo, Farbod and Babak Akbari. "From Bazaar to Street: Investigating the dynamic of Tehran’s urban growth in the pre-modern and early modern", in Space Syntax Symposium 14, Feb 2025.
https://doi.org/10.36158/9791256690329102
◽️اطلاعات بیشتر دربارهی مقاله:
http://www.tabedizioni.com/space_syntax_symposium_14/10.36158_9791256690329102.pdf
#مقالهی_تازه
@asmaaneh
فربد افشار بکشلو، بابک اکبری
From Bazaar to Street: Investigating the dynamic of Tehran’s urban growth in the pre-modern and early modern times
در پیشینهی پژوهشهای نحو فضا (Space Syntax)، کریمی (۲۰۰۰) گذار از شهر تاریخی به شهر مدرن را در قالب یک مرحله شناسایی کرده است. در این تعریف، بخشهایی از شهر قدیم، از جمله مراکز تاریخی آن، برای احداث خیابانهای جدید تخریب میشوند، حیات شهری در مرکز شهر قدیم (بازار) افول کرده و مرکزی جدید، در بیرون از محدودهی شهر قدیم، شکل میگیرد. اما، این روایت غالب را میتوان با تأملی عمیقتر بر توسعهی شهر تهران، در جریان گذارش از یک شهر تاریخی به شهری مدرن در قرن گذشته، به چالش کشید و مورد بازخوانی قرار داد؛ گذاری که نشاندهندهی نقشهای متفاوت بازار و خیابان در ساختار شهر تهران در خلال توسعهی این شهر، از اواخر قرن نوزدهم تا میانهی قرن بیستم، است. بدین منظور، در این پژوهش از آنالیز سگمنت (Segment Analysis) و سنجههای آن (انتخاب و همپیوندی) استفاده شده است تا الگوی توسعهی شهر تهران و سازمان فضایی آن در گذار از شهر تاریخی به شهر مدرن مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. این گذار در سه مرحله مورد مطالعه قرار گرفته است: ۱) تهران تاریخی در میانهی قرن نوزدهم (۱۸۵۸م. [نقشهی کرشیش، ۱۲۳۷ه.ش])؛ ۲) تهران پس از نخستین مرحلهی توسعهی شهری در اواخر قرن نوزدهم (۱۸۹۱م. [نقشهی عبدالغفار، ۱۲۷۰ ه.ش])؛ و ۳) تهران مدرن پس از دومین مرحلهی توسعهی شهری در دهههای ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰میلادی (۱۹۴۸م. [نقشهی ستاد ارتش، ۱۳۲۸ه.ش]). بر اساس یافتهها، این پژوهش استدلال میکند که نقش بازار در ساختار تهران، در نخستین مرحلهی توسعهی شهری در قرن نوزدهم حفظ شده بود؛ اما این نقش در پی دومین مرحلهی توسعهی شهری بر پایهی اصول شهرسازی مدرن، کمرنگ شده است.
◽️مشخصات مقاله:
Afshar Bakeshloo, Farbod and Babak Akbari. "From Bazaar to Street: Investigating the dynamic of Tehran’s urban growth in the pre-modern and early modern", in Space Syntax Symposium 14, Feb 2025.
https://doi.org/10.36158/9791256690329102
◽️اطلاعات بیشتر دربارهی مقاله:
http://www.tabedizioni.com/space_syntax_symposium_14/10.36158_9791256690329102.pdf
#مقالهی_تازه
@asmaaneh
17.04.202515:11
📢 به مناسبت روز معمار: ویژهبرنامهی روز ملی گرامیداشت مقام معمار
🔹️برگزارکنندگان: انجمن علمی دانشجویی معماری دانشگاه تهران با همکاری مجمع مطالعات معماری ایران، قطب علم و فناوری معماری و انجمنهای علمی دانشجویی معماری داخلی، مرمت، مدیریت پروژه و ساخت و عکاسی دانشگاه تهران و حامیان مادی و معنوی همراه
🔸زمان: ۳۰ فروردین تا ۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔸مکان: دانشگاه تهران، دانشکدگان هنرهای زیبا
🔸برای اطلاعات بیشتر دربارهی این رویداد به پيوندهای زیر مراجعه کنید:
https://t.me/aa_ut
https://www.instagram.com/aa.ut/
#خبر
@asmaaneh
🔹️برگزارکنندگان: انجمن علمی دانشجویی معماری دانشگاه تهران با همکاری مجمع مطالعات معماری ایران، قطب علم و فناوری معماری و انجمنهای علمی دانشجویی معماری داخلی، مرمت، مدیریت پروژه و ساخت و عکاسی دانشگاه تهران و حامیان مادی و معنوی همراه
🔸زمان: ۳۰ فروردین تا ۳ اردیبهشت ۱۴۰۴
🔸مکان: دانشگاه تهران، دانشکدگان هنرهای زیبا
🔸برای اطلاعات بیشتر دربارهی این رویداد به پيوندهای زیر مراجعه کنید:
https://t.me/aa_ut
https://www.instagram.com/aa.ut/
#خبر
@asmaaneh
09.05.202505:38
✏️بهمناسبت روز اسناد ملی و میراث مکتوب:
در فقدان تشکیلات صنفی مرتبط با اسناد تاریخی [ص ۲ از ۴]
🔺پیشتر گفتم که در متن منتشرنشده شیوههای خدماترسانی مراکز آرشیوی را نقد کردهام. از آنجا که نقد بدون طرح راههای برونرفت از وضعیت انتقادی برایم محل اشکال است، در همان متن هم به راهحلی رسیده بودم؛ اما آنچه اینجا طرح میکنم بهگمانم اندکی پختهتر از آن است. بسیاری از چالشهای پژوهشگران با مراکز آرشیوی از بیاعتمادی مطلق این مراکز نسبت به پژوهشگران سرچشمه میگیرد. در نبود پیوندهای برخط و سامانههای دیجیتال، چارهای جز مراجعهی حضوری به مراکز یادشده نیست. اظهر من الشمس است که حسن نیت نسبت به پژوهشگر وجود ندارد و تازه اوست که وظیفه دارد حسن نیت خود را ثابت کند. اما موضوع اینجاست که چرا بار منفی این بیاعتمادی بهکل بر شانههای پژوهشگر است؟ چرا مراکز آرشیوی قدمی در مسیر ایجاد شناخت و اعتماد برنمیدارند؟ همین بیاعتمادی خود زمینهساز چالشهای دیگر است. روندهای پیچیدهی صدور مجوز تردد یا فرآیندهای زمانبر ارزیابی درخواستها یا تحویل منابع مورد نیاز پژوهشگران از جملهی آن پیامدهاست. در متن پیشگفته پیشنهادم برای رفع این قبیل مشکلات اختصاص یک شناسهی ملی پژوهشگری به پژوهشگران، بهویژه سندپژوهان بود تا از این طریق فضای اعتماد و اطمینان دوجانبه بین پژوهشگران و آرشیوها تقویت گردد؛ اما تخصیص چنین شناسهای نیز نیازمند سازوکاری است که شاید در این یادداشت اسباب آن نیز مهیا شود.
مسئلهی دیگر نبود مرجعی مشخص، در مقام متولی اسناد تاریخی است. اصلاً اینکه این حجم از انتقادات و شکایتها به جایی نمیرسد، به همین سبب است که از جانب مرجعی مشخص شنیده نمیشود. بهتجربه میگویم که مراکز آرشیوی همهی نقدها را بهتر از پژوهشگران میدانند؛ اما بهخود نمیگیرند؛ چون از سوی هیچ مرجعی مورد بازخواست یا حتی توضیح و پرسش نیستند. از طرف دیگر، نبود یک نهاد یا تشکیلات منسجم در امور آرشیوداری و آرشیونگاری آسیبهای جدیای را به این حوزهی شغلی و حرفهای وارد کرده است. برای مثال، حرفهی فهرستنویسی اسناد تاریخی در آرشیوها و مراکز اسنادی حرفهای نوپاست و با مشکلات پرشماری روبهروست. فهرستنویسی عملی است نیازمند دقت فراوان، دانش تخصصی و حوصلهی بسیار. چنین فعالیتی ماهیتاً کیفی است؛ اما در بسیاری از آرشیوها و تقریباً در تمامی پروژههای برونسپاری سازمانهای دولتی این فعالیت بهصورت کمّی ارزیابی میشود. همین موضوع یکی از بزرگترین لطمهها را اول به خود حرفهی فهرستنویسی و بعد به فرآیندهای آرشیوداری و حوزههای پژوهشی وارد کرده است. پیامد سنجشهای کمّی و آماری واحد کار فهرستنویسیْ بالا بردن سرعت کار از سوی فهرستنویسان است که عموماً به بیدقتیهای فراوان یا در اختیار نداشتن فرصت کافی برای کار حرفهای و تخصصی منجر میشود. آسیبی که تجدید نظر در نظامهای کنونی محاسبات واحد کار در حرفهی فهرستنویسی را ضروری میکند.
فقدان یک تشکیلات صنفی منظم و مستقل که به فهرستنویسان اسناد تاریخی هویت ببخشد، استانداردهای لازم برای ورود به این حرفه را مشخص کند؛ آموزش و تربیت نیروی متخصص را بر عهده داشته باشد؛ از حقوق شغلی و اجتماعی آنها در قالب قراردادهای کاری قانونی حمایت کند؛ معیارهای حرفهای را تعیین و تبیین کند؛ فعالیت حرفهای فهرستنویسان را بهصورت تخصصی هدایت کند؛ مسیر ارتقای کیفیت کار فهرستنویسی را هموار نماید؛ نظامهای عادلانهی طبقهبندی حقوق و مزایا را تدوین کند؛ احترام به ارزش کار فهرستنویسی در سطوح مختلف مدیریتی و پژوهشی را ایجاد کند و بهطور کلی در حوزههای حقوقی، اجتماعی و شغلی نمایندهی شایستهی فهرستنویسان باشد، بهخوبی احساس میشود. تشکیلاتی که فهرستنویسی را از یک فعالیت خدماتی فراتر ببرد و به یک حرفهی معتبر تبدیل کند که ورود به آن نیازمند آموزشهای تخصصی و آزمونهای علمی باشد؛ سازوکاری که همانند پلی میان فهرستنویسان و محققان عمل کند و کیفیت آرشیوداری و پژوهشگری را افزایش دهد و بر اطمینان محققان در استفاده از اسناد تاریخی بیفزاید.🔻
#یادداشت #طاهره_لاسجردی #مراکز_اسناد
@asmaaneh
در فقدان تشکیلات صنفی مرتبط با اسناد تاریخی [ص ۲ از ۴]
🔺پیشتر گفتم که در متن منتشرنشده شیوههای خدماترسانی مراکز آرشیوی را نقد کردهام. از آنجا که نقد بدون طرح راههای برونرفت از وضعیت انتقادی برایم محل اشکال است، در همان متن هم به راهحلی رسیده بودم؛ اما آنچه اینجا طرح میکنم بهگمانم اندکی پختهتر از آن است. بسیاری از چالشهای پژوهشگران با مراکز آرشیوی از بیاعتمادی مطلق این مراکز نسبت به پژوهشگران سرچشمه میگیرد. در نبود پیوندهای برخط و سامانههای دیجیتال، چارهای جز مراجعهی حضوری به مراکز یادشده نیست. اظهر من الشمس است که حسن نیت نسبت به پژوهشگر وجود ندارد و تازه اوست که وظیفه دارد حسن نیت خود را ثابت کند. اما موضوع اینجاست که چرا بار منفی این بیاعتمادی بهکل بر شانههای پژوهشگر است؟ چرا مراکز آرشیوی قدمی در مسیر ایجاد شناخت و اعتماد برنمیدارند؟ همین بیاعتمادی خود زمینهساز چالشهای دیگر است. روندهای پیچیدهی صدور مجوز تردد یا فرآیندهای زمانبر ارزیابی درخواستها یا تحویل منابع مورد نیاز پژوهشگران از جملهی آن پیامدهاست. در متن پیشگفته پیشنهادم برای رفع این قبیل مشکلات اختصاص یک شناسهی ملی پژوهشگری به پژوهشگران، بهویژه سندپژوهان بود تا از این طریق فضای اعتماد و اطمینان دوجانبه بین پژوهشگران و آرشیوها تقویت گردد؛ اما تخصیص چنین شناسهای نیز نیازمند سازوکاری است که شاید در این یادداشت اسباب آن نیز مهیا شود.
مسئلهی دیگر نبود مرجعی مشخص، در مقام متولی اسناد تاریخی است. اصلاً اینکه این حجم از انتقادات و شکایتها به جایی نمیرسد، به همین سبب است که از جانب مرجعی مشخص شنیده نمیشود. بهتجربه میگویم که مراکز آرشیوی همهی نقدها را بهتر از پژوهشگران میدانند؛ اما بهخود نمیگیرند؛ چون از سوی هیچ مرجعی مورد بازخواست یا حتی توضیح و پرسش نیستند. از طرف دیگر، نبود یک نهاد یا تشکیلات منسجم در امور آرشیوداری و آرشیونگاری آسیبهای جدیای را به این حوزهی شغلی و حرفهای وارد کرده است. برای مثال، حرفهی فهرستنویسی اسناد تاریخی در آرشیوها و مراکز اسنادی حرفهای نوپاست و با مشکلات پرشماری روبهروست. فهرستنویسی عملی است نیازمند دقت فراوان، دانش تخصصی و حوصلهی بسیار. چنین فعالیتی ماهیتاً کیفی است؛ اما در بسیاری از آرشیوها و تقریباً در تمامی پروژههای برونسپاری سازمانهای دولتی این فعالیت بهصورت کمّی ارزیابی میشود. همین موضوع یکی از بزرگترین لطمهها را اول به خود حرفهی فهرستنویسی و بعد به فرآیندهای آرشیوداری و حوزههای پژوهشی وارد کرده است. پیامد سنجشهای کمّی و آماری واحد کار فهرستنویسیْ بالا بردن سرعت کار از سوی فهرستنویسان است که عموماً به بیدقتیهای فراوان یا در اختیار نداشتن فرصت کافی برای کار حرفهای و تخصصی منجر میشود. آسیبی که تجدید نظر در نظامهای کنونی محاسبات واحد کار در حرفهی فهرستنویسی را ضروری میکند.
فقدان یک تشکیلات صنفی منظم و مستقل که به فهرستنویسان اسناد تاریخی هویت ببخشد، استانداردهای لازم برای ورود به این حرفه را مشخص کند؛ آموزش و تربیت نیروی متخصص را بر عهده داشته باشد؛ از حقوق شغلی و اجتماعی آنها در قالب قراردادهای کاری قانونی حمایت کند؛ معیارهای حرفهای را تعیین و تبیین کند؛ فعالیت حرفهای فهرستنویسان را بهصورت تخصصی هدایت کند؛ مسیر ارتقای کیفیت کار فهرستنویسی را هموار نماید؛ نظامهای عادلانهی طبقهبندی حقوق و مزایا را تدوین کند؛ احترام به ارزش کار فهرستنویسی در سطوح مختلف مدیریتی و پژوهشی را ایجاد کند و بهطور کلی در حوزههای حقوقی، اجتماعی و شغلی نمایندهی شایستهی فهرستنویسان باشد، بهخوبی احساس میشود. تشکیلاتی که فهرستنویسی را از یک فعالیت خدماتی فراتر ببرد و به یک حرفهی معتبر تبدیل کند که ورود به آن نیازمند آموزشهای تخصصی و آزمونهای علمی باشد؛ سازوکاری که همانند پلی میان فهرستنویسان و محققان عمل کند و کیفیت آرشیوداری و پژوهشگری را افزایش دهد و بر اطمینان محققان در استفاده از اسناد تاریخی بیفزاید.🔻
#یادداشت #طاهره_لاسجردی #مراکز_اسناد
@asmaaneh
07.05.202512:13
📚پرسشهای معماری: گفتوگوهایی دربارهی تاریخ، تئوری و نقد معماری
قسمت دوم:
منظور از معماری چیست؟ - بخش اول
🔸با حضور مهرداد قیومی بیدهندی
🔸تهیهشده در مدرسهی نوروزگان
🔸برای مشاهدهی نسخهی تصویری گفتوگوی قسمت دوم، به وبگاه رسانهی چهارراه مراجعه کنید:
https://chaharrah.tv/qayyoomi-archque-02-1404-02-17/
#نوروزگان #مهرداد_قیومی #پرسشهای_معماری
@asmaaneh
قسمت دوم:
منظور از معماری چیست؟ - بخش اول
🔸با حضور مهرداد قیومی بیدهندی
🔸تهیهشده در مدرسهی نوروزگان
🔸برای مشاهدهی نسخهی تصویری گفتوگوی قسمت دوم، به وبگاه رسانهی چهارراه مراجعه کنید:
https://chaharrah.tv/qayyoomi-archque-02-1404-02-17/
#نوروزگان #مهرداد_قیومی #پرسشهای_معماری
@asmaaneh


05.05.202517:23
📝واژهی هفته: prytaneum
🔸برگرفته از مصوبات کارگروه واژهگزینی نوروزگان
▪️prytaneum
▫️ پریتانیوم
ـ تعریف:
بنایی عمومی در شهرهای یونان باستان، مشتمل بر تالار اجتماعات، مکان نگهداری آتشدان مقدس، و دیوانخانههای اصلی شهر، که در آنجا میهمانان رسمی را پذیرایی و بزرگان شهر را تکریم میکردند
ـ مثال کاربرد واژه در جمله:
موقعیت پریتانیوم در شهر آتن باستان ثابت نماند و در طی تاریخ چند بار تغییر کرد.
🔸برای اطلاعات بیشتر و مشاهدهی روابط زبانی این واژه به پیوند زیر در واژگار مراجعه کنید:
https://vazhgar.com/lexicon/word/12687
#واژه_هفته #واژگار #نوروزگان
@asmaaneh
🔸برگرفته از مصوبات کارگروه واژهگزینی نوروزگان
▪️prytaneum
▫️ پریتانیوم
ـ تعریف:
بنایی عمومی در شهرهای یونان باستان، مشتمل بر تالار اجتماعات، مکان نگهداری آتشدان مقدس، و دیوانخانههای اصلی شهر، که در آنجا میهمانان رسمی را پذیرایی و بزرگان شهر را تکریم میکردند
ـ مثال کاربرد واژه در جمله:
موقعیت پریتانیوم در شهر آتن باستان ثابت نماند و در طی تاریخ چند بار تغییر کرد.
🔸برای اطلاعات بیشتر و مشاهدهی روابط زبانی این واژه به پیوند زیر در واژگار مراجعه کنید:
https://vazhgar.com/lexicon/word/12687
#واژه_هفته #واژگار #نوروزگان
@asmaaneh
26.04.202509:28
📢فراخوان ارسال مقاله برای همایش «آرامستانها همچون جزئی از منظر طی قرون»
🔸برگزار کننده: آکادمی علوم چک
🔸زمان برگزاری: ۵- ۶ نوامبر ۲۰۲۵ | ۱۴- ۱۵ آبان ۱۴۰۴
🔸محل برگزاری: مؤسسهی تاریخ هنر، آکادمی علوم چک، پراگ
"Cemeteries as Part of the Landscape Through the Centuries"
This year’s theme is Cemeteries as Part of the Landscape Through the Centuries, focusing on the role of burial grounds in social, urban, and natural environments. The conference seeks to create a space for scholars from various academic fields and methodological backgrounds and to offer a platform for discussing cemeteries’ historical, anthropological, artistic, and social aspects.
Suggested topics include, but are not limited to, the following:
• Cemeteries as part of the anthropological landscape – the role of cemeteries in collective memory and social identity
• Cemeteries as part of the cultural landscape – the role of burial sites in urban and natural environments, their preservation and transformation
• Cemeteries as part of the social landscape – the social role of burial grounds and their place within human communities
• The “sepulchralization” of public space – from individual graves to family chapels, from churchyards to large cemeteries and memorial complexes, their development and functions across different cultural contexts
🔸مهلت ارسال چکیده: ۳۱ مه ۲۰۲۵ | ۱۰ خرداد ۱۴۰۴
🔸کسب اطلاعات بیشتر:
https://arthist.net/archive/47310
#خبر
@asmaaneh
🔸برگزار کننده: آکادمی علوم چک
🔸زمان برگزاری: ۵- ۶ نوامبر ۲۰۲۵ | ۱۴- ۱۵ آبان ۱۴۰۴
🔸محل برگزاری: مؤسسهی تاریخ هنر، آکادمی علوم چک، پراگ
"Cemeteries as Part of the Landscape Through the Centuries"
This year’s theme is Cemeteries as Part of the Landscape Through the Centuries, focusing on the role of burial grounds in social, urban, and natural environments. The conference seeks to create a space for scholars from various academic fields and methodological backgrounds and to offer a platform for discussing cemeteries’ historical, anthropological, artistic, and social aspects.
Suggested topics include, but are not limited to, the following:
• Cemeteries as part of the anthropological landscape – the role of cemeteries in collective memory and social identity
• Cemeteries as part of the cultural landscape – the role of burial sites in urban and natural environments, their preservation and transformation
• Cemeteries as part of the social landscape – the social role of burial grounds and their place within human communities
• The “sepulchralization” of public space – from individual graves to family chapels, from churchyards to large cemeteries and memorial complexes, their development and functions across different cultural contexts
🔸مهلت ارسال چکیده: ۳۱ مه ۲۰۲۵ | ۱۰ خرداد ۱۴۰۴
🔸کسب اطلاعات بیشتر:
https://arthist.net/archive/47310
#خبر
@asmaaneh
20.04.202507:00
🖋مقالهی تازه: «از بازار تا خیابان»
فربد افشار بکشلو، بابک اکبری
From Bazaar to Street: Investigating the dynamic of Tehran’s urban growth in the pre-modern and early modern times
◽️مشخصات مقاله:
Afshar Bakeshloo, Farbod and Babak Akbari. "From Bazaar to Street: Investigating the dynamic of Tehran’s urban growth in the pre-modern and early modern", in Space Syntax Symposium 14, Feb 2025.
https://doi.org/10.36158/9791256690329102
◽️اطلاعات بیشتر دربارهی مقاله:
http://www.tabedizioni.com/space_syntax_symposium_14/10.36158_9791256690329102.pdf
#مقالهی_تازه
@asmaaneh
فربد افشار بکشلو، بابک اکبری
From Bazaar to Street: Investigating the dynamic of Tehran’s urban growth in the pre-modern and early modern times
◽️مشخصات مقاله:
Afshar Bakeshloo, Farbod and Babak Akbari. "From Bazaar to Street: Investigating the dynamic of Tehran’s urban growth in the pre-modern and early modern", in Space Syntax Symposium 14, Feb 2025.
https://doi.org/10.36158/9791256690329102
◽️اطلاعات بیشتر دربارهی مقاله:
http://www.tabedizioni.com/space_syntax_symposium_14/10.36158_9791256690329102.pdf
#مقالهی_تازه
@asmaaneh


17.04.202505:29
📢 شنبههای باستانشناسی بهشتی: تجربهی زیستهی بزرگان میراث فرهنگی ایران (۷)
🔹با حضور: سید محمد بهشتی
🔹برگزارکننده: گروه باستانشناسی با همکاری انجمن علمی دانشجویی باستانشناسی دانشگاه شهید بهشتی
🔸زمان: شنبه، ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۵ تا ۱۷
🔸مکان: دانشگاه شهید بهشتی، دانشکدهی ادبیات و علوم انسانی، سالن ناصر خسرو
#خبر
@asmaaneh
🔹با حضور: سید محمد بهشتی
🔹برگزارکننده: گروه باستانشناسی با همکاری انجمن علمی دانشجویی باستانشناسی دانشگاه شهید بهشتی
🔸زمان: شنبه، ۳۰ فروردین ۱۴۰۴، ساعت ۱۵ تا ۱۷
🔸مکان: دانشگاه شهید بهشتی، دانشکدهی ادبیات و علوم انسانی، سالن ناصر خسرو
#خبر
@asmaaneh
09.05.202505:38
✏️بهمناسبت روز اسناد ملی و میراث مکتوب:
در فقدان تشکیلات صنفی مرتبط با اسناد تاریخی
طاهره لاسجردی
چندی است بهسبب قول و قرار با دوستی عزیز، عزمم را جزم کردهام تا در انتقاد از شیوههای معمول و اغلب ناصواب آرشیوهای اسناد تاریخی در ارائهی خدمات آرشیوی یادداشتی بنویسم. چندین صفحه تایپ کردم و عنوانهایی بر بخشهای مختلف نهادم و بعد فکر کردم گفتنیها در یک یادداشت نگنجد. پس هر بخش را به یادداشتی مجزا تبدیل کردم و محتوای هر کدام را سروسامان دادم و ...؛ اما در طول فرآیند یادشده مدام پرسشهایی داشتم که گاه به مکثی، گاه به درنگ و تأمل دوباره و چندباره، و بارها به بستن فایل ورد ختم میشد: من دارم چه کار میکنم؟ چه میخواهم بگویم که بر اهل تحقیق، بهویژه سندپژوهان پوشیده است؟ و قادرم کدام در بسته را بگشایم و کدام راه نرفته را هموار کنم؟ کدام پژوهشگر و دانشجوست که با یکبار ورود به یکی از همین مراکز اسنادی و آرشیوی، خودش با حواس پنجگانهاش شیوههای رایج و آزاردهنده را تجربه نکرده باشد؟ اصلاً گفتن اینها چه فایدهای دارد؟ خودم بارها و بارها شنیده یا خواندهام که استادان تاریخ و بزرگان اهل تحقیق در نشستها و همایشها یا یاداشتها و مقالههایشان همهی اینها را بهتر و بیشتر و پیشتر از من گفته و نوشتهاند؛ اما چه شد؟ چه تغییر محسوسی ایجاد شد؟ که حالا گفتن دوبارهی آنها از جانب من بتواند اثر مثبتی داشته باشد؟
پاسخم هیچ است، هیچ اندر هیچ!
قصد داشتم در آن یادداشتها بهتفصیل و با مصادیق، از ساختارهای فشل و نظامهای اداری الکن و قوانین دستوپاگیر آرشیوها بگویم. روی سخنم هم صرفاً با مراکز نگهداری و آرشیوهای اسناد تاریخی بود. میخواستم بگویم که فهرستنویسیهای ابتر و سرهمبندیشده، بدون بازبینیهای حرفهای، چه عمر و انرژیای از پژوهشگران گرفته است. میپرسید از کجا میدانم بدون بازبینی است؟ از حجم غلطهای املایی! بله، کمترین وظیفهی بازبین، ویرایش صوری متنی است که در مقام فهرست یک مدرک تولید شده است. باز میخواستم بگویم که بیارج و قربی سندپژوهان در نزد آرشیوها و دزد و جاسوس انگاشتن آنها چطور پای پژوهشگران را لنگ و دلشان را سرد کرده است. درست مثل همین مرکز اسناد مجلس که چند ماه است اسناد درخواستیام را آماده کرده است؛ اما پای رفتن و مشاهده و تحویل گرفتنشان نیست. هر چه با خودم کلنجار میروم، حریف خودم نمیشوم که یک بار دیگر تن به بازرسی بدنی بدهم و ... چرا پژوهشگر را بازرسی بدنی میکنید؟ چطور میتوانید؟ میدانم بهراحتی! که اگر دشواریای در بین بود حتماً میاندیشیدند و چارهای مییافتند؛ اما مادامی که پژوهشگر و دانشجو کوتاهترین دیوار است، چه کاری است خود را به زحمت بیاندازند!
این قصه سر دراز دارد و البته من هم قصد ندارم در این یادداشت درازترش کنم. آنچه مرا واداشت به مناسبت روز «اسناد ملی و میراث مکتوب» بالأخره مختصرنامچهای بنویسم، ذکر مصیبت و گستردن بساط گله و شکایت نبوده و نیست؛ نه، قصد ندارم مطالب پیشنوشتهی یادشده را اینجا تکرار کنم؛ بلکه میخواهم به قدر وسع تلاش کنم؛ تلاش برای جستوجوی درمان دردهای پرشمار آرشیونگاری و آرشیوداری اسناد تاریخی در ایران؛ تلاش برای یافتن مسیر اصلاح روشهای ناروایی که چوب لای چرخ پژوهش است و سرمایهی مادی و معنوی اهل تحقیق را هدر میدهد؛ چه در کسوت محقق باشند یا در مقام فراهمکننده و سازماندهندهی منابع تحقیق. میدانم که بضاعتم برای نیل به چنین هدفی بسیار ناچیز است؛ جز رفتوآمد چندساله به مراکز آرشیوی و درک بیواسطهی روندهای جاری و تجربهی مختصری از حضور در پروژههای فهرستنویسی و آرشیو اسناد تاریخی و همنشینی هرروزه با اسناد، توشهی دیگری ندارم؛ اما امید دارم. بسیار امیدوارم که این یادداشت فتح بابی باشد بر اندیشیدن و بازاندیشیدن در این باره و تغییر زاویهی دید و تمرکز بر یافتن راه چاره به جای تمرکز بر روندهای پرنقد کنونی. امیدوارم این سطور بتواند میدان گفتوگو و بحث و نظر را بگسترد و اهل حرفهی فهرستنویسی و آرشیوداری اسناد تاریخی از یکسو و اهل فن تحقیقهای سندپژوهانه را از سویی دیگر جذب کند و میانشان کنشها و واکنشهای فعالانه را تولید و تقویت نماید و با ایجاد فضای تعاملی همافزایی را رونق بخشد و در نهایت چرخ پژوهشهای سندمحورانه تندتر و بیاصطکاکتر بچرخد.🔻
#یادداشت #طاهره_لاسجردی #مراکز_اسناد
@asmaaneh
در فقدان تشکیلات صنفی مرتبط با اسناد تاریخی
طاهره لاسجردی
چندی است بهسبب قول و قرار با دوستی عزیز، عزمم را جزم کردهام تا در انتقاد از شیوههای معمول و اغلب ناصواب آرشیوهای اسناد تاریخی در ارائهی خدمات آرشیوی یادداشتی بنویسم. چندین صفحه تایپ کردم و عنوانهایی بر بخشهای مختلف نهادم و بعد فکر کردم گفتنیها در یک یادداشت نگنجد. پس هر بخش را به یادداشتی مجزا تبدیل کردم و محتوای هر کدام را سروسامان دادم و ...؛ اما در طول فرآیند یادشده مدام پرسشهایی داشتم که گاه به مکثی، گاه به درنگ و تأمل دوباره و چندباره، و بارها به بستن فایل ورد ختم میشد: من دارم چه کار میکنم؟ چه میخواهم بگویم که بر اهل تحقیق، بهویژه سندپژوهان پوشیده است؟ و قادرم کدام در بسته را بگشایم و کدام راه نرفته را هموار کنم؟ کدام پژوهشگر و دانشجوست که با یکبار ورود به یکی از همین مراکز اسنادی و آرشیوی، خودش با حواس پنجگانهاش شیوههای رایج و آزاردهنده را تجربه نکرده باشد؟ اصلاً گفتن اینها چه فایدهای دارد؟ خودم بارها و بارها شنیده یا خواندهام که استادان تاریخ و بزرگان اهل تحقیق در نشستها و همایشها یا یاداشتها و مقالههایشان همهی اینها را بهتر و بیشتر و پیشتر از من گفته و نوشتهاند؛ اما چه شد؟ چه تغییر محسوسی ایجاد شد؟ که حالا گفتن دوبارهی آنها از جانب من بتواند اثر مثبتی داشته باشد؟
پاسخم هیچ است، هیچ اندر هیچ!
قصد داشتم در آن یادداشتها بهتفصیل و با مصادیق، از ساختارهای فشل و نظامهای اداری الکن و قوانین دستوپاگیر آرشیوها بگویم. روی سخنم هم صرفاً با مراکز نگهداری و آرشیوهای اسناد تاریخی بود. میخواستم بگویم که فهرستنویسیهای ابتر و سرهمبندیشده، بدون بازبینیهای حرفهای، چه عمر و انرژیای از پژوهشگران گرفته است. میپرسید از کجا میدانم بدون بازبینی است؟ از حجم غلطهای املایی! بله، کمترین وظیفهی بازبین، ویرایش صوری متنی است که در مقام فهرست یک مدرک تولید شده است. باز میخواستم بگویم که بیارج و قربی سندپژوهان در نزد آرشیوها و دزد و جاسوس انگاشتن آنها چطور پای پژوهشگران را لنگ و دلشان را سرد کرده است. درست مثل همین مرکز اسناد مجلس که چند ماه است اسناد درخواستیام را آماده کرده است؛ اما پای رفتن و مشاهده و تحویل گرفتنشان نیست. هر چه با خودم کلنجار میروم، حریف خودم نمیشوم که یک بار دیگر تن به بازرسی بدنی بدهم و ... چرا پژوهشگر را بازرسی بدنی میکنید؟ چطور میتوانید؟ میدانم بهراحتی! که اگر دشواریای در بین بود حتماً میاندیشیدند و چارهای مییافتند؛ اما مادامی که پژوهشگر و دانشجو کوتاهترین دیوار است، چه کاری است خود را به زحمت بیاندازند!
این قصه سر دراز دارد و البته من هم قصد ندارم در این یادداشت درازترش کنم. آنچه مرا واداشت به مناسبت روز «اسناد ملی و میراث مکتوب» بالأخره مختصرنامچهای بنویسم، ذکر مصیبت و گستردن بساط گله و شکایت نبوده و نیست؛ نه، قصد ندارم مطالب پیشنوشتهی یادشده را اینجا تکرار کنم؛ بلکه میخواهم به قدر وسع تلاش کنم؛ تلاش برای جستوجوی درمان دردهای پرشمار آرشیونگاری و آرشیوداری اسناد تاریخی در ایران؛ تلاش برای یافتن مسیر اصلاح روشهای ناروایی که چوب لای چرخ پژوهش است و سرمایهی مادی و معنوی اهل تحقیق را هدر میدهد؛ چه در کسوت محقق باشند یا در مقام فراهمکننده و سازماندهندهی منابع تحقیق. میدانم که بضاعتم برای نیل به چنین هدفی بسیار ناچیز است؛ جز رفتوآمد چندساله به مراکز آرشیوی و درک بیواسطهی روندهای جاری و تجربهی مختصری از حضور در پروژههای فهرستنویسی و آرشیو اسناد تاریخی و همنشینی هرروزه با اسناد، توشهی دیگری ندارم؛ اما امید دارم. بسیار امیدوارم که این یادداشت فتح بابی باشد بر اندیشیدن و بازاندیشیدن در این باره و تغییر زاویهی دید و تمرکز بر یافتن راه چاره به جای تمرکز بر روندهای پرنقد کنونی. امیدوارم این سطور بتواند میدان گفتوگو و بحث و نظر را بگسترد و اهل حرفهی فهرستنویسی و آرشیوداری اسناد تاریخی از یکسو و اهل فن تحقیقهای سندپژوهانه را از سویی دیگر جذب کند و میانشان کنشها و واکنشهای فعالانه را تولید و تقویت نماید و با ایجاد فضای تعاملی همافزایی را رونق بخشد و در نهایت چرخ پژوهشهای سندمحورانه تندتر و بیاصطکاکتر بچرخد.🔻
#یادداشت #طاهره_لاسجردی #مراکز_اسناد
@asmaaneh
06.05.202511:36
🎙 پای درس استاد پیرنیا: پیمون در خانههای کوچک
ستاره صابرینژاد
خانهها در گذشته اندامهای گوناگونی داشت: سهدری، پنجدری، پستو، بادگیر، راهرو، گوشواره، تالار، حیاط، آشپزخانه، آبریز و ... . سهدری اتاق مربعیشکل با ابعاد نسبتاً کوچک، حدوداً سه گز و یک چارک در سه گز و نیم بود. یک سمت این اتاقها سه درِ دو لنگه بود که این درها رو به حیاط باز میشد. همچنین روی درها تابشبندهایی جهت جلوگیری از ورود آفتاب مزاحم به داخل اتاق نصب شده بود. ابعاد درهای سهدری به اندازهی یک گز (در حدود ۱.۰۶۶۶ متر) و عرض تابشبندها سیزده سانتیمتر، عمقشان شصت سانتیمتر و ارتفاعشان تا بام خانه بود. پستو اتاق کوچکی بود که در یک سمتِ این اتاقها قرار داشت و دَرِ آن روبهروی دَرِ اصلی اتاق بود. بخاری، رف، طاقچهها و دولابچه، جهت قرار دادن اجناس قیمتی، از اجزای دیوارهای اتاقهای سهدری بود. ضخامت دیوار بین راهرو و اتاقها، همچنین دیوار پستو و اتاقها به اندازهی سه خشت و عمق طاقچهی راهروها به اندازهی نیمخشت بود. اگرچه دیوارها را ستبر و سنگین میساختند، با کم کردن ابعاد دَر و طاقچه، از سنگینی وزن دیوارها میکاستند. عرض راهروها را نیز متناسب با ابعاد اتاقها و حدوداً ۱.۴۰ متر در نظر میگرفتند. سقفهای اتاقها را نیز معمولاً دو پوسته میساختند که تبادل حرارتی کمتری با بیرون ایجاد شود. به دلیل بزرگتر بودن اتاقهای پنجدری نسبت به سهدری، ارتفاع سقف در این اتاقها بلندتر و فاصلهی بین پوستهها را بیشتر میساختند. خانهها معمولاً دارای دو بخش اصلی بود: تابستاننشین و زمستاننشین. در قسمت تابستاننشینِ خانهها با پیمون کوچک یک تالار با دو ستون میساختند که به آن شاهنشین میگفتند. زیرزمین بزرگ خانه نیز در زیر تالار قرار داشت. روی شاهنشین نیز معمولاً یک بادگیر یا در گوشههای آن دو بادگیر میساختند. در زیر دهانهی مجرای بادگیر در تالار، دریچهای در سقف زیرزمین قرار میدادند که هوای مطبوع از این طریق در زیرزمین نیز جریان داشته باشد. همچنین زیرزمین پنجرههای کوچکی روبه حیاط داشت که با عبور هوا از روی آب حوض، هوای مطبوع و خنک از طریق پنجرههای کوچک وارد زیرزمین میشد و از طریق دریچهی سقفِ زیر مجرای بادگیر در دیگر فضاها به گردش در میآمد.
#پیرنیا #ستاره_صابرینژاد #صداهای_آسمانه
@asmaaneh
ستاره صابرینژاد
خانهها در گذشته اندامهای گوناگونی داشت: سهدری، پنجدری، پستو، بادگیر، راهرو، گوشواره، تالار، حیاط، آشپزخانه، آبریز و ... . سهدری اتاق مربعیشکل با ابعاد نسبتاً کوچک، حدوداً سه گز و یک چارک در سه گز و نیم بود. یک سمت این اتاقها سه درِ دو لنگه بود که این درها رو به حیاط باز میشد. همچنین روی درها تابشبندهایی جهت جلوگیری از ورود آفتاب مزاحم به داخل اتاق نصب شده بود. ابعاد درهای سهدری به اندازهی یک گز (در حدود ۱.۰۶۶۶ متر) و عرض تابشبندها سیزده سانتیمتر، عمقشان شصت سانتیمتر و ارتفاعشان تا بام خانه بود. پستو اتاق کوچکی بود که در یک سمتِ این اتاقها قرار داشت و دَرِ آن روبهروی دَرِ اصلی اتاق بود. بخاری، رف، طاقچهها و دولابچه، جهت قرار دادن اجناس قیمتی، از اجزای دیوارهای اتاقهای سهدری بود. ضخامت دیوار بین راهرو و اتاقها، همچنین دیوار پستو و اتاقها به اندازهی سه خشت و عمق طاقچهی راهروها به اندازهی نیمخشت بود. اگرچه دیوارها را ستبر و سنگین میساختند، با کم کردن ابعاد دَر و طاقچه، از سنگینی وزن دیوارها میکاستند. عرض راهروها را نیز متناسب با ابعاد اتاقها و حدوداً ۱.۴۰ متر در نظر میگرفتند. سقفهای اتاقها را نیز معمولاً دو پوسته میساختند که تبادل حرارتی کمتری با بیرون ایجاد شود. به دلیل بزرگتر بودن اتاقهای پنجدری نسبت به سهدری، ارتفاع سقف در این اتاقها بلندتر و فاصلهی بین پوستهها را بیشتر میساختند. خانهها معمولاً دارای دو بخش اصلی بود: تابستاننشین و زمستاننشین. در قسمت تابستاننشینِ خانهها با پیمون کوچک یک تالار با دو ستون میساختند که به آن شاهنشین میگفتند. زیرزمین بزرگ خانه نیز در زیر تالار قرار داشت. روی شاهنشین نیز معمولاً یک بادگیر یا در گوشههای آن دو بادگیر میساختند. در زیر دهانهی مجرای بادگیر در تالار، دریچهای در سقف زیرزمین قرار میدادند که هوای مطبوع از این طریق در زیرزمین نیز جریان داشته باشد. همچنین زیرزمین پنجرههای کوچکی روبه حیاط داشت که با عبور هوا از روی آب حوض، هوای مطبوع و خنک از طریق پنجرههای کوچک وارد زیرزمین میشد و از طریق دریچهی سقفِ زیر مجرای بادگیر در دیگر فضاها به گردش در میآمد.
#پیرنیا #ستاره_صابرینژاد #صداهای_آسمانه
@asmaaneh


05.05.202503:55
📢 نخستین نشست از سلسلهنشستهای تاریخ و تئوری و نقد معماری و هنر: بحث در اعتبار اصطلاح «معماری منظر»
🔹برگزارکنندگان: آسمانه و نوروزگان با همکاری متنآویس
🔹سخنرانان:
سید حسن تقوایی
کاوه رشیدزاده
نیلوفر رضوی
مهرداد قیومی بیدهندی
روحالله مجتهدزاده
🔸زمان: سهشنبه، ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۱۸.
🔸شرکت در این نشست بهصورت مجازی و از طریق پایگاه متنآویس به نشانی زیر امکانپذیر است:
https://www.skyroom.online/ch/matnavis/discussion-on-the-validity-of-common-persian-translation-of-landscape-architecture
#خبر
@asmaaneh
🔹برگزارکنندگان: آسمانه و نوروزگان با همکاری متنآویس
🔹سخنرانان:
سید حسن تقوایی
کاوه رشیدزاده
نیلوفر رضوی
مهرداد قیومی بیدهندی
روحالله مجتهدزاده
🔸زمان: سهشنبه، ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، ساعت ۱۸.
🔸شرکت در این نشست بهصورت مجازی و از طریق پایگاه متنآویس به نشانی زیر امکانپذیر است:
https://www.skyroom.online/ch/matnavis/discussion-on-the-validity-of-common-persian-translation-of-landscape-architecture
#خبر
@asmaaneh
24.04.202511:45
📘کتاب تازه: «میزها و دیوارها؛ آیا دفترهای کار زنده میمانند؟»
شیلا لایمینگ
ترجمهی مریم پوراسماعیل
اطراف، ۱۴۰۳
🔸فهرست کتاب:
همهجا دفتر کار است.
مقدمه
آدمها هنوز دفتر کار را دوست دارند.
یک: دفتر کار به منزلهی فضا
خرتوپرتها به اندازهی آدمها مهماند.
دو: دفتر کار به منزلهی موزهی اشیاء
از طبقهی بالا پرت میشوند پایین.
سه: دفتر کار به منزلهی سلسلهمراتب
دفتر کار، یک بیلبورد بزرگ
چهار: دیگر چه نیازی به دفتر کار؟
#کتاب_تازه #مریم_پوراسماعیل
@asmaaneh
شیلا لایمینگ
ترجمهی مریم پوراسماعیل
اطراف، ۱۴۰۳
🔸فهرست کتاب:
همهجا دفتر کار است.
مقدمه
آدمها هنوز دفتر کار را دوست دارند.
یک: دفتر کار به منزلهی فضا
خرتوپرتها به اندازهی آدمها مهماند.
دو: دفتر کار به منزلهی موزهی اشیاء
از طبقهی بالا پرت میشوند پایین.
سه: دفتر کار به منزلهی سلسلهمراتب
دفتر کار، یک بیلبورد بزرگ
چهار: دیگر چه نیازی به دفتر کار؟
#کتاب_تازه #مریم_پوراسماعیل
@asmaaneh


19.04.202513:36
📢مدرسهی نوروزگان با همراهی آسمانه برگزار میکند:
پرسشهای معماری:
گفتوگوهایی دربارهی تاریخ، تئوری و نقد معماری
🔹با حضور مهرداد قیومی بیدهندی
🔹به کوشش وحید آقایی، عبدالحمید عالیحسینی، ناهید اسدی چیمه، لیلا ناجیپور
🔹موعدهای انتشار: چهارشنبهها (هردوهفته) در کانال تلگرام آسمانه و وبگاه چهارراه
t.me/asmaaneh
https://chaharrah.tv/
🔹زمان انتشار نخستین گفتوگو: چهارشنبه، ۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
#پرسشهای_معماری #مهرداد_قیومی #نوروزگان
@asmaaneh
پرسشهای معماری:
گفتوگوهایی دربارهی تاریخ، تئوری و نقد معماری
🔹با حضور مهرداد قیومی بیدهندی
🔹به کوشش وحید آقایی، عبدالحمید عالیحسینی، ناهید اسدی چیمه، لیلا ناجیپور
🔹موعدهای انتشار: چهارشنبهها (هردوهفته) در کانال تلگرام آسمانه و وبگاه چهارراه
t.me/asmaaneh
https://chaharrah.tv/
🔹زمان انتشار نخستین گفتوگو: چهارشنبه، ۳ اردیبهشت ۱۴۰۳
#پرسشهای_معماری #مهرداد_قیومی #نوروزگان
@asmaaneh
16.04.202506:02
📘کتاب تازه: «حاکمان چون نویسندگان در جهان اسلامی: علم، اقتدار و مشروعیت (جلد ۲۱۳ از مجموعهی تاریخ و تمدن اسلامی)»
ماریبل فیِرو، سونیا برِنتیِس و تیلمان زایدِنستیکر
بریل، ۲۰۲۴
معرفی از محمدعلی بدری
Rulers as Authors in the Islamic World: Knowledge, Authority and Legitimacy
تألیف در میان حاکمان جهان اسلامی در دوران پیشامدرن چقدر متداول بوده است؟ کتاب حاکمان چون نویسندگان در جهان اسلامی: علم، اقتدار و مشروعیت در ۱۹ جستار میکوشد تا با بررسی چند نمونه این پرسش را پاسخ دهد. این کتاب نوشتههایی از حاکمان در مناطق و دورههای گوناگون جهان اسلامی را تحلیل میکند؛ از سدههای اولیه در سرزمینهای مرکزی اسلامی تا سودان قرن نوزدهم. به نظر میرسد شعر پربارترین حوزهی فعالیت برای نویسندگی در میان حاکمان بوده است. آثار نثر نیز تنوعی گسترده دارند، از نجوم تا کتابآرایی، و از خودزندگینامه تا اعتقادات. برخی حاکمان نیز در دانشی ویژه مدعی بودهاند. در هر حال تألیفْ نقشی ویژه در ساخت اقتدار و مشروعیت حاکمان ایفا میکرده است.
🔸فهرست کتاب:
بخش اول: دوران اولیه
۱. حاکمان چون نویسندگان: علی بن ابیطالب[ع] و دیگر امامان شیعیان دوازدهامامی / Teresa Bernheimer
۲. مبادلهی فصیح: زهد و شِرا در شعر قطرى بن فجائه / Adam Gaiser
۳. نامهای «بازیافته» از خلیفهی اموی، عمر بن عبدالعزیز (حکومت: ۹۹–۱۰۱ ه.ق./۷۱۷–۷۲۰ م.): تألیف خلیفهگون و اقتدار شرعی در الرسالة في الفیء / Sean W. Anthony
۴. حاکمان عباسی و جایگاه آنها در مقام نویسنده / Letizia Osti
بخش دوم: خلفا و چهرههای مسیحایی
۵. حکمروایی و نویسندگی زیدیان: جستوجویی برای مشروعیت. مورد مؤید بالله ابوالحسین هارونی (۳۳۳–۴۱۱ ه.ق./۹۴۵–۱۰۲۱ م.) / Maher Jarrar
۶. خلیفه قادر بالله و کیش قادری / Livnat Holtzman
۷. آیا خلفا مینویسند؟ دیدگاهی از غرب جهان اسلامی / María Luisa Ávila, Maribel Fierro
۸. اقتدار، اجازهنامهها و سیاستها: کتاب روح العارفینِ خلیفه ناصر لِدین الله (قرن ۷ ه.ق./۱۳ م.، بغداد) / Angelika Hartmann
۹. قلم و شمشیر: مورد مهدی سودانی / Ahmed Ibrahim Abushouk, Robert S. Kramer
بخش سوم: امیران و سلاطین
۱۰. میان شمشیر و قلم: ابوالفدا، شاهزاده و دانشمند ایوبی / Anne-Marie Eddé
۱۱. رباعیات فارسی سلطان طغرل بن ارسلان (درگذشته ۵۹۰ ه.ق./۱۱۹۴ م.): تأملاتی دربارﮤ سواد و فرهنگ سلجوقیان / David Durand-Guédy
۱۲. رباعیات سلطنتی: حاکمان تبار انوشتیگنی خوارزمشاهیان در مقام شاعر / Jürgen Paul
۱۳. حاکمان چون نویسندگان در یمن سدهی سیزدهم میلادی: آثار اشرف عمر / Petra G. Schmidl
۱۴. حاکمان غیرخلیفه و نوشتههای آنان در غرب جهان اسلامی (قرن ۲–۹ ه.ق./۸–۱۵ م.) / Maribel Fierro
۱۵. مشروعیتبخشی به حکومت سلطانی به زبانهای عربی، ترکی و فارسی: حاکمان متاخر مملوک در مقام نویسندگان شعرهای مذهبی / Christian Mauder
بخش چهارم: امپراتوریهای بزرگ: تیموریان-گورکانیان، عثمانیان، صفویان
۱۶. شاعرِ سلطان، سلیمان اول عثمانی، سومین دیوانش و پذیرش آن فراتر از دیوارهای کاخ / Christiane Czygan
۱۷. قدرت شعر در سیاق عثمانی / Fatma Sinem Eryılmaz
۱۸. فیلسوف-شاهان تیموری-گورکانی در مقام سلطان-دانشمند / Matthew Melvin-Koushki
۱۹. شاه طهماسب و تذکره: توجیه سیاستهای یک حاکم در سدهی شانزدهم میلادی / Philip Bockholt
🔹دسترسی به چکیدهی جستارها و اطلاعات بیشتر:
https://brill.com/display/title/69667
#کتاب_تازه #معرفی_کتاب #محمدعلی_بدری
@asmaaneh
ماریبل فیِرو، سونیا برِنتیِس و تیلمان زایدِنستیکر
بریل، ۲۰۲۴
معرفی از محمدعلی بدری
Rulers as Authors in the Islamic World: Knowledge, Authority and Legitimacy
تألیف در میان حاکمان جهان اسلامی در دوران پیشامدرن چقدر متداول بوده است؟ کتاب حاکمان چون نویسندگان در جهان اسلامی: علم، اقتدار و مشروعیت در ۱۹ جستار میکوشد تا با بررسی چند نمونه این پرسش را پاسخ دهد. این کتاب نوشتههایی از حاکمان در مناطق و دورههای گوناگون جهان اسلامی را تحلیل میکند؛ از سدههای اولیه در سرزمینهای مرکزی اسلامی تا سودان قرن نوزدهم. به نظر میرسد شعر پربارترین حوزهی فعالیت برای نویسندگی در میان حاکمان بوده است. آثار نثر نیز تنوعی گسترده دارند، از نجوم تا کتابآرایی، و از خودزندگینامه تا اعتقادات. برخی حاکمان نیز در دانشی ویژه مدعی بودهاند. در هر حال تألیفْ نقشی ویژه در ساخت اقتدار و مشروعیت حاکمان ایفا میکرده است.
🔸فهرست کتاب:
بخش اول: دوران اولیه
۱. حاکمان چون نویسندگان: علی بن ابیطالب[ع] و دیگر امامان شیعیان دوازدهامامی / Teresa Bernheimer
۲. مبادلهی فصیح: زهد و شِرا در شعر قطرى بن فجائه / Adam Gaiser
۳. نامهای «بازیافته» از خلیفهی اموی، عمر بن عبدالعزیز (حکومت: ۹۹–۱۰۱ ه.ق./۷۱۷–۷۲۰ م.): تألیف خلیفهگون و اقتدار شرعی در الرسالة في الفیء / Sean W. Anthony
۴. حاکمان عباسی و جایگاه آنها در مقام نویسنده / Letizia Osti
بخش دوم: خلفا و چهرههای مسیحایی
۵. حکمروایی و نویسندگی زیدیان: جستوجویی برای مشروعیت. مورد مؤید بالله ابوالحسین هارونی (۳۳۳–۴۱۱ ه.ق./۹۴۵–۱۰۲۱ م.) / Maher Jarrar
۶. خلیفه قادر بالله و کیش قادری / Livnat Holtzman
۷. آیا خلفا مینویسند؟ دیدگاهی از غرب جهان اسلامی / María Luisa Ávila, Maribel Fierro
۸. اقتدار، اجازهنامهها و سیاستها: کتاب روح العارفینِ خلیفه ناصر لِدین الله (قرن ۷ ه.ق./۱۳ م.، بغداد) / Angelika Hartmann
۹. قلم و شمشیر: مورد مهدی سودانی / Ahmed Ibrahim Abushouk, Robert S. Kramer
بخش سوم: امیران و سلاطین
۱۰. میان شمشیر و قلم: ابوالفدا، شاهزاده و دانشمند ایوبی / Anne-Marie Eddé
۱۱. رباعیات فارسی سلطان طغرل بن ارسلان (درگذشته ۵۹۰ ه.ق./۱۱۹۴ م.): تأملاتی دربارﮤ سواد و فرهنگ سلجوقیان / David Durand-Guédy
۱۲. رباعیات سلطنتی: حاکمان تبار انوشتیگنی خوارزمشاهیان در مقام شاعر / Jürgen Paul
۱۳. حاکمان چون نویسندگان در یمن سدهی سیزدهم میلادی: آثار اشرف عمر / Petra G. Schmidl
۱۴. حاکمان غیرخلیفه و نوشتههای آنان در غرب جهان اسلامی (قرن ۲–۹ ه.ق./۸–۱۵ م.) / Maribel Fierro
۱۵. مشروعیتبخشی به حکومت سلطانی به زبانهای عربی، ترکی و فارسی: حاکمان متاخر مملوک در مقام نویسندگان شعرهای مذهبی / Christian Mauder
بخش چهارم: امپراتوریهای بزرگ: تیموریان-گورکانیان، عثمانیان، صفویان
۱۶. شاعرِ سلطان، سلیمان اول عثمانی، سومین دیوانش و پذیرش آن فراتر از دیوارهای کاخ / Christiane Czygan
۱۷. قدرت شعر در سیاق عثمانی / Fatma Sinem Eryılmaz
۱۸. فیلسوف-شاهان تیموری-گورکانی در مقام سلطان-دانشمند / Matthew Melvin-Koushki
۱۹. شاه طهماسب و تذکره: توجیه سیاستهای یک حاکم در سدهی شانزدهم میلادی / Philip Bockholt
🔹دسترسی به چکیدهی جستارها و اطلاعات بیشتر:
https://brill.com/display/title/69667
#کتاب_تازه #معرفی_کتاب #محمدعلی_بدری
@asmaaneh
Shown 1 - 24 of 115
Log in to unlock more functionality.