28.04.202505:04
من یه بچهی شیطون،
توی کوچه ها بودم.
عشق تو بزرگم کرد.
توی کوچه ها بودم.
عشق تو بزرگم کرد.
27.04.202519:49
من از صبح تا به حال مدام دارم فکر میکنم و خودمو جای تک تک آدمایی که اونجا بودن میزارم.
جای اون بچه ای که منتظر باباشه. اون زنی که چشم انتظار شوهرشه. مردی که کلی آرزو داشته و حالا تموم آرزوهاش روی سرش آوار شده.
خودمو جای تک به تک اون آدما گذاشتم و زندگی کردن برام سخت شد، عذاب شد، گناه شد.
ای کاش میتونستم کاری کنم. میتونستم غمی رو کم کنم.
جای اون بچه ای که منتظر باباشه. اون زنی که چشم انتظار شوهرشه. مردی که کلی آرزو داشته و حالا تموم آرزوهاش روی سرش آوار شده.
خودمو جای تک به تک اون آدما گذاشتم و زندگی کردن برام سخت شد، عذاب شد، گناه شد.
ای کاش میتونستم کاری کنم. میتونستم غمی رو کم کنم.


19.04.202519:16
و این پاکترین حسی بود که تو عمرم تجربه کردم.
18.04.202517:48
من باد میشم میرم تو موهات.
17.04.202518:26
*عروس داماد رو از شوق به گریه انداختم با کلیپ.
خداروشکر.
خداروشکر.
16.04.202518:00
از آدمایی که برای زندگیشون برنامه دارن یه جور دیگهای خوشم میاد.
27.04.202520:41
حالا تنها چیزی که اینروزها ادامه داره، منم.
27.04.202519:47
https://t.me/itsallaboutmahta/7082
مهتا جان ممنونم ازت ، ممنونم که غم مردم و عین غم خودت میدونی و انقدر خوش قلبی.
روز شنبه همون راس ساعت داوازده ی صدای انفجار خیلی خیلی بلند میاد و تکون ناگهانی و لحظه ای
منی که با اونجا کلی فاصله دارم فکرکردم صدای ساخت و سازی چیزیه.
تا گذشت و توی سوشال مدیا دیدیم ویدیویی از اتیش خیلی بزرگ پخش شده اون سمت
مهتا توی فاصلهای که خبرو شنیدم و به اشناها زنگ زدیم و جواب ندادن و منتظر موندیم تا خبری ازشون بشه، چیزی رو تجربه کردیم دقیقا همونی که نباید .
به قدری انفجار زیاد بوده که کسی که ۵۰۰ متر از اونجا فاصله داشته سر و گردنش شکسته
ی تعدادی چشماشون دراومده اونقدر که موج انفجار بالا بوده ،اول گفتن ۳ الی ۴ نفر مردن ولی منی که داستان و از دهن ادمای نزدیک به اون ماجرا شنیدم توی همون لحظه اول کلی آدم سوختن و جزغاله شدن و هنوز جسدشون پیدا نشده . این آماری که میدن چرت و پرته .
و اینایی که میگن زخمی ، چه زخمی اخه؟اون زخمی محسوب نمیشه که وقتی دست و پاش قطع شده ، چشمش دراومده ،اینا همه قطع عضوه .
همه کسایی که اونجا بودن میدونن خیلی از بچه ها هنوز توی سالن اجتماعات گمرک زیر آوارن .
و یک صدم این آماری که میدن هم درست نیست ولی عین همیشه قشر معمولی و عادی جامعه این اتفاق براش افتاده و قرار نیست رسیدگی بشه
اما همینکه راس ی ساعت خاص بوده و اکثر کسایی که اونجا بودن و بلایی سرشون اومده ادمای عادی بودن نه رییس و روءسا، خودش بو دار بودن مسئله رو میرسونه .
از هرکی که اینو دید و تا اینجا خوند تشکر میکنم و ازتون خواهش میکنم دعا کنید ، دعا کنید ادمای بیشتری نمرده باشن و به خانواده های داغدارشون خدا صبر بده .
این داغ با هیچی تسکین نمیشه ، مامان یکی از بچه ها (افسانه تیما) یکی از همسایه های ما بودن و تا همین امروز صبح امید داشتن بچهشون پیدا شه که خبر فوتشون پخش شد کل سوشال مدیا.
دخترشون تازه همین دی ماه ازدواج کرده بود (اینجا رسمه دخترایی که ازدواج میکنن چندتا چمدون پر از لباس و شلوار بندری برای عروسه آماده میکنن) و مامانشون میگفت افسانه هنوز لباسای چمدون عروسیش و تنش نکرده بود :)))
یا علی تیما که پسرخاله افسانه بود ، اون هفته ی پیش تازه ازدواج کرده بود و هنوز دست و پاش بخاطر حنابدونش ، حنایی بوده
اینارو گفتم که بدونید اینهمه جوون با اینهمه ارزو و امید خیلی زود پر کشیدن ولی بیاین مقصراشون یادمون نره .
مهتا آسمون سیاه و پر از دوده دقیقا عین دل مردم این شهر .
مهتا جان ممنونم ازت ، ممنونم که غم مردم و عین غم خودت میدونی و انقدر خوش قلبی.
روز شنبه همون راس ساعت داوازده ی صدای انفجار خیلی خیلی بلند میاد و تکون ناگهانی و لحظه ای
منی که با اونجا کلی فاصله دارم فکرکردم صدای ساخت و سازی چیزیه.
تا گذشت و توی سوشال مدیا دیدیم ویدیویی از اتیش خیلی بزرگ پخش شده اون سمت
مهتا توی فاصلهای که خبرو شنیدم و به اشناها زنگ زدیم و جواب ندادن و منتظر موندیم تا خبری ازشون بشه، چیزی رو تجربه کردیم دقیقا همونی که نباید .
به قدری انفجار زیاد بوده که کسی که ۵۰۰ متر از اونجا فاصله داشته سر و گردنش شکسته
ی تعدادی چشماشون دراومده اونقدر که موج انفجار بالا بوده ،اول گفتن ۳ الی ۴ نفر مردن ولی منی که داستان و از دهن ادمای نزدیک به اون ماجرا شنیدم توی همون لحظه اول کلی آدم سوختن و جزغاله شدن و هنوز جسدشون پیدا نشده . این آماری که میدن چرت و پرته .
و اینایی که میگن زخمی ، چه زخمی اخه؟اون زخمی محسوب نمیشه که وقتی دست و پاش قطع شده ، چشمش دراومده ،اینا همه قطع عضوه .
همه کسایی که اونجا بودن میدونن خیلی از بچه ها هنوز توی سالن اجتماعات گمرک زیر آوارن .
و یک صدم این آماری که میدن هم درست نیست ولی عین همیشه قشر معمولی و عادی جامعه این اتفاق براش افتاده و قرار نیست رسیدگی بشه
اما همینکه راس ی ساعت خاص بوده و اکثر کسایی که اونجا بودن و بلایی سرشون اومده ادمای عادی بودن نه رییس و روءسا، خودش بو دار بودن مسئله رو میرسونه .
از هرکی که اینو دید و تا اینجا خوند تشکر میکنم و ازتون خواهش میکنم دعا کنید ، دعا کنید ادمای بیشتری نمرده باشن و به خانواده های داغدارشون خدا صبر بده .
این داغ با هیچی تسکین نمیشه ، مامان یکی از بچه ها (افسانه تیما) یکی از همسایه های ما بودن و تا همین امروز صبح امید داشتن بچهشون پیدا شه که خبر فوتشون پخش شد کل سوشال مدیا.
دخترشون تازه همین دی ماه ازدواج کرده بود (اینجا رسمه دخترایی که ازدواج میکنن چندتا چمدون پر از لباس و شلوار بندری برای عروسه آماده میکنن) و مامانشون میگفت افسانه هنوز لباسای چمدون عروسیش و تنش نکرده بود :)))
یا علی تیما که پسرخاله افسانه بود ، اون هفته ی پیش تازه ازدواج کرده بود و هنوز دست و پاش بخاطر حنابدونش ، حنایی بوده
اینارو گفتم که بدونید اینهمه جوون با اینهمه ارزو و امید خیلی زود پر کشیدن ولی بیاین مقصراشون یادمون نره .
مهتا آسمون سیاه و پر از دوده دقیقا عین دل مردم این شهر .
19.04.202514:18
دیگر با آدمهایی که به دنیای مردگان تعلق دارند، زندگی نخواهم کرد. چه آنان که برای همیشه مردهاند و چه آنانکه برای من.
18.04.202516:58
چقد دوسش دارم.
17.04.202518:26
هیچ حسی قشنگتر از دیدن نتیجهی کارات دقیقا همونجایی که باید نشون داده بشه نیست.
Reposted from:
Deja vu

08.04.202508:01
کسی که خودش هیچ تلاشی برای رسیدن به اهدافش نمیکنه و از تواناییهای خودش برای تلاش کردن استفاده نمیکنه وقتی افرادی رو میبینه که دارن از تمام پتانسیلهاشون برای تاثیرگذاری و پیشرفت استفاده میکنند، یه خشم عجیبی نسبت به اونا داره و سعی میکنه اونارو یجورایی مسخره کنه یا حتی بهشون بیاحترامی کنه و خیلی منفی قضاوتشون میکنه.
27.04.202520:41
27.04.202518:11
خوشی دورمون زد، بلا دورمون گشت.


19.04.202514:17
!
18.04.202513:25
هویت کاریم رو دوست دارم اما نمیخوام کسی منو با کارم بشناسه. این موضوع زمانی برام جالب شد که هر جا بم گفتن تدوینگری، تاکید کردم که من دانشجوی روانشناسیام و در کنارش کار هم میکنم.
Reposted from:
mim

17.04.202508:10
تو شایستهی آنی که "نه فقط" در شرایط خاص، بلکه "همیشه" دوست داشته شوی و این عشق از تمام قلب عاشق برخیزد نه تکههای باقیماندهی آن.
Reposted from:
EL vIsiOn

08.04.202506:54
خیلی از ما رنج میکشیم چون در ناخودآگاه حس میکنیم سزاوارشیم.
چون باور داریم گناهکاریم به گناه نکرده؛ صدای شکنجهگری که خودشو شبیه صدای منطق درونیمون میکنه ولی در اصل مال ما نیست و قبل اینکه توان و ارادهای داشته باشیم توسط اطرافیان نزدیکمون بهمون داده شده و دائم خودشو به اشکالی در میآره که قانعمون کنه. این انگلی که سالها از روحمون خورده و می خوره چون خیلی خوب میتونه ذات بیگانهش رو شبیه بخشی از ما کنه اما نیست.
چون باور داریم گناهکاریم به گناه نکرده؛ صدای شکنجهگری که خودشو شبیه صدای منطق درونیمون میکنه ولی در اصل مال ما نیست و قبل اینکه توان و ارادهای داشته باشیم توسط اطرافیان نزدیکمون بهمون داده شده و دائم خودشو به اشکالی در میآره که قانعمون کنه. این انگلی که سالها از روحمون خورده و می خوره چون خیلی خوب میتونه ذات بیگانهش رو شبیه بخشی از ما کنه اما نیست.
Reposted from:
It’s all about Me

27.04.202520:04
ببین یه عده آدم از شدت انفجار پودر شدن و میگن مفقودی!!!
همهچی رو میتونم بپذیرم، به این میرسم انگار یه سطل آب یخ میریزن رو سرم
همهچی رو میتونم بپذیرم، به این میرسم انگار یه سطل آب یخ میریزن رو سرم
Reposted from:
بیگ بنگ زاده

19.04.202520:29
«اگه رویاهای خیلی بزرگی داری، دلیلش اینه که اون ورژن از تو همین الانشم تو آینده داره زندگی میکنه.»
19.04.202513:20
من این روزا کجام نمیدونم.
17.04.202519:59
امروز.
16.04.202523:11
فردا پروژه لایو دارم.
دعا کنید برام.
همیشه زیر این فشار پروژه لایو خم میشم و میشکنم از بس اضطراب میکشم.
دعا کنید برام.
همیشه زیر این فشار پروژه لایو خم میشم و میشکنم از بس اضطراب میکشم.
08.04.202506:09
از دیشب تا به الآن مدام دارم فکر میکنم. فکر میکنم که الآن چه احساسی داره، قراره با این فقدان بزرگ و این علامت سوال چطوری سر کنه. چطوری سوگواری کنه.
عمیقا آرزو میکنم که ای کاش چراغ هیچ خونهای سریع و زود هنگام خاموش نشه.
عمیقا آرزو میکنم که ای کاش چراغ هیچ خونهای سریع و زود هنگام خاموش نشه.
Shown 1 - 24 of 128
Log in to unlock more functionality.